مطابق با تحولات نوین دانیل مکآدامز (2004) در دیدگاه سنتی و پایه اریکسون، تکلیف تحولی دورۀ میانسالی برقراری تعادل بین پدیدآورندگی و راکدماندگی است. در این پژوهش رابطۀ بین پنج رگۀ بزرگ شخصیتی و تحول شخصیت در دورۀ میانسالی (پدیدآورندگی- راکدماندگی) مورد بررسی قرار گرفت. همچنین تلاش شده است تا سهم این رگههای بزرگ شخصیتی در پیشبینی پدیدآورندگی و راکدماندگی نیز مورد مطالعه قرار گیرد. نمونۀ پژوهش شامل 300 نفر (150 مرد و 150 زن) از کارکنان سازمانهای آموزش و پرورش و مدارس استان همدان بود که با روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری اطلاعات از مقیاس پدیدآورندگی لویولا (LGS) (1992)، مقیاس راکدماندگی برادلی (BBS) (1997) و پرسشنامۀ پنج عاملی شخصیتی نئو (NEO) (1992) استفاده شد. برای تحلیل دادهها از روش همبستگی پیرسون و رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج تحلیلهای همبستگی نشان داد که بین رگۀ شخصیتی «روانآزردگیگرایی» و «پدیدآورندگی» رابطۀ منفی وجود داشت (0/01P<)؛ و بین رگههای شخصیتی «برونگردی»، «وجدانیبودن»، «دلپذیری»، «تجربهپذیری»، و «پدیدآورندگی» رابطۀ مثبت وجود داشت (0/01P<). از سویی دیگر؛ بین رگۀ شخصیتی «روانآزردگیگرایی» و «راکدماندگی» رابطۀ مثبت وجود داشت (0/01P<)؛ و بین رگههای شخصیتی «برونگردی»، «وجدانیبودن»، «دلپذیری»، «تجربهپذیری»، و «راکدماندگی» رابطۀ منفی وجود داشت(0/05P<). نتایج تحلیل رگرسیون همزمان نشان داد که رگههای بزرگ شخصیتی میتوانند «پدیدآورندگی» و «راکدماندگی» را بهصورت معناداری پیشبینی کنند (0/05P<). بر اساس نتایج این پژوهش، بین رگههای بزرگ شخصیتی و «تحول شخصیت در دورۀ میانسالی» رابطۀ معناداری وجد دارد. بدین معنا که؛ نمرات بالا در «روانآزردگیگرایی» میتواند به «راکدماندگی» در دورۀ میانسالی منجر شود. و از سویی دیگر، کسب نمرات بالا در «برونگردی»، «وجدانیبودن»، «دلپذیری»، «تجربهپذیری» میتواند به «پدیدآورندگی» در دورۀ میانسالی منجر شود.