دوره 17، شماره 70 - ( 10-1397 )                   جلد 17 شماره 70 صفحات 672-663 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه علامه طباطبائی
چکیده:   (3058 مشاهده)
زمینه: تفاوت کاملاً مشخصی بین ظرفیت هوشی بالفعل و توان شناختی بالقوه کودکان با نشاتگان داون وجود دارد و ظرفیت ذهنی فعلی آنها همواره قابل تغییر و اصلاح می­ باشد. مداخلات روان­ شناختی خانواده محور بر پایه افزایش عملکرد شناختی کودکان با مشارکت والدین و اعضاء خانواده تأکید دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی مداخلات روان ­شناختی خانواده محور بر ظرفیت هوشی کودکان دبستان با نشانگان داون صورت گرفت. روش: روش پژوهش نیمه ­آزمایشی و از نوع پیش ­آزمون – پس­ آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی کودکان دبستانی 10 تا 11 ساله شهر تهران با نشانگان داون هستند که در سال تحصیلی 96-1395  مشغول به تحصیل بودند. از بین آنها30 نفر به صورت هدفمند انتخاب شده و به شکل تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. آزمودنی‌های گروه آزمایش به مدت 3 ماه در 24 هفته مداخلات روان ­شناختی خانواده محور را دریافت کردند درحالی‌که در این مدت گروه گواه مداخله ­ای در این زمینه دریافت نکردند. ابزار پژوهش نسخه نوین هوش آزمای تهران – استنفورد بینه (افروز و کامکاری، 1385) بود که در مرحله پیش­ آزمون و پس­ آزمون برای هر دو گروه اجرا شد. یافته­ ها: با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری در نرم افزار SPSS یافته‌های پژوهش نشان داد، مداخلات روان‌شناختی خانواده محور نه‌تنها منجر به افزایش نمره هوش کلی این کودکان شده است، بلکه منجر به افزایش هوش غیرکلامی، کلامی، استدلال سیال، دانش، استدلال کمی، پردازش دیداری – فضایی و حافظه فعال در دانش‌آموزان با نشانگان داون تحت آموزش گردیده است(0/01P<). نتیجه­ گیری: این بدان معنی است  مداخلات روان­ شناختی خانواده محور می ­تواند بر بهبود عملکرد شناختی کودکان دارای نشانگان داون در حیطه­ های کلامی و غیرکلامی مؤثر باشد.
متن کامل [PDF 680 kb]   (1426 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1398/5/8 | پذیرش: 1398/5/8 | انتشار: 1398/5/8

بازنشر اطلاعات
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است.