دوره 18، شماره 81 - ( 9-1398 )                   جلد 18 شماره 81 صفحات 990-981 | برگشت به فهرست نسخه ها

XML English Abstract Print


دانشگاه تهران ، besharat@ut.ac.ir
چکیده:   (2938 مشاهده)
زمینه: ناگویی هیجانی به معنای توصیف، تمایز و تنظیم هیجانات است. مطالعات نشان داده‌اند که این سازه در پیوند عاطفی هیجانی نسبتاً پایدار کودک با مراقب اولیه ریشه دارد و تحت تأثیر تلاش فرد برای اجتناب از احساسات از طریق تمرکز بر کامل بودن و پنهان کردنِ نقایص است. بر همین اساس، آیا می‌توان از طریق سبک‌های دلبستگی و ابعاد کمال‌گرایی ناگویی هیجانی را پیش‌بینی کرد؟ هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش‌بینی ناگویی هیجانی براساس سبک‌های دلبستگی و ابعاد کمال‌گرایی در دانشجویان دانشگاه تهران انجام شد. روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی همبستگی است. در این تحقیق 268 نفر (37 زن و 231 مرد) از دانشجویان به صورت داوطلبانه با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت‌کنندگان خواسته شد تا مقیاس دلبستگی بزرگسال (بشارت، 1392)، مقیاس کمال‌گرایی چند بعدی تهران (بشارت، 1386) و مقیاس ناگویی هیجانی (بشارت، 2007) را تکمیل کنند. یافته ها: برای تحلیل داده‌های پژوهش از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون همزمان استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد که با افزایش نمره کمال‌گرایی خودمحور (0/30=r، 0/01>p)، کمال‌گرایی دیگرمحور (0/26- =r، 0/01>p) و کمال‌گرایی جامعه‌محور (0/14=r، 0/05>p) ناگویی هیجانی نیز افزایش می یابد. همچنین با افزایش نمره زیرمقیاس سبک دلبستگی ایمن (0/35- =r، 0/01>p) نمره مقیاس ناگویی هیجانی کاهش و با افزایش نمره زیرمقیاس‌های سبک دلبستگی اجتنابی (0/38=r، 0/01>p) و دوسوگرا (0/38=r، 0/01>p) ناگویی هیجانی افزایش می‌یابد. نتایج همچنین نشان دادند که دلبستگی ایمن، اجتنابی و دوسوگرا به همراه کمال گرایی خودمحور در مجموع 26% از تغییرات ناگویی هیجانی را تبیین می‌کنند (0/01>p). نتیجه گیری: این بدان معنی است که ناکامی کودک در رابطه ایمن با مراقب به ناگویی هیجانی منجر می شود و تلاش های کمال گرایانه نیز روبرو شدن، شناختن، تمایز و توصیف احساسات را به تعویق می اندازند.
متن کامل [PDF 799 kb]   (2002 دریافت)    
نوع مطالعه: پژوهشي | موضوع مقاله: تخصصي
دریافت: 1398/8/22 | پذیرش: 1398/9/23 | انتشار: 1398/9/24

بازنشر اطلاعات
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است.