مریم توفیقی محمدی، وحیده باباخانی، محمد قمری، جعفر پویامنش، دوره ۲۱، شماره ۱۱۸ - ( زمستان ۱۴۰۱(دی)، ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه: تحقیقات به اثرات مثبت واقعیت درمانگری بر اختلالات خلقی و عاطفی اشاره دارد که به افراد آموزش میدهد تا از نیازهای اساسی خودآگاهی یافته و بر مواجهه با واقعیت، مسئولیتپذیری و ارزشیابی رفتارهای درست و نادرست تأکید کردهاند. اما در زمینه کاربرد این روی آورد بر تمرکز و کنترل روابط خود و شناسایی و تغییر تحریفهای شناختی و استرس در جامعه تحقیق شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف:پژوهشحاضر با هدف تعیین اثربخشی واقعیتدرمانگری بر تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران کودکان ناتوانی هوشیانجام شد. روش:بر اساس طرح شبهآزمایشی، پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه، ۳۰ نفر از تمامیمادران کودکان ناتوانی هوشی (آموزشپذیر) در مدارس استثنایی دوره ابتدایی منطقه ۴ شهر تهران در سال تحصیلی ۹۹-۹۸، با استفاده از روش نمونهگیری غیر تصادفی بهصورت در دسترس و بر اساس ملاکهای ورود و خروج، بهعنوان نمونه انتخاب شدند و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. گروه آزمایش در جلسات مداخله واقعیتدرمانگری شرکت داده شدند، در مقابل گروه گواه مداخلهای دریافت نکرد. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامههای تمایزیافتگی خود اسکورن و اسمیت (۲۰۰۳) و مقیاس تحمل پریشانی سیمونز و گاهر (۲۰۰۵) بود. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس استفاده شد. یافتهها:بین دو گروه در تمایزیافتگی و تحمل پریشانی تفاوت معناداری وجود داشت (۰/۰۰۰۱ P<). مقایسه میانگینها در دو گروه مداخله و گواه نشان داد که واقعیتدرمانگری موجب افزایش تمایزیافتگی و کاهش تحمل پریشانی شده است. نتیجهگیری:از یافتههای فوق میتوان دریافت که واقعیتدرمانگری با بهرهگیری از فنونی چون آشنایی با مسئولیتهای خویش، کمک به پذیرش و افزایش مسئولیتپذیری، همچنین کماهمیت جلوه دادن گذشته در رفتار کنونی و تأکید بر کنترل درونی موجب میشود بهواسطه مسئولیت شخصی هویت موفقی کسب کنند، و درنتیجه تمایزیافتگی و تحمل پریشانی مادران دارای کودک ناتوان افزایش یابد.