۴ نتیجه برای ذوقی پایدار
عظیمه السادات فاطمی، مسیب یارمحمدی، حسین محققی، محمدرضا ذوقی پایدار،
دوره ۲۱، شماره ۱۱۴ - ( تابستان ۱۴۰۱(شهریور)، ۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون اثربخشی درمان تعامل والد - کودک بر اختلالات درونی سازی شده کودکان انجام شده است. اما پژوهشی که به اثربخشی درمان تعامل والد - کودک هیجان محور بر علائم اختلال افسردگی کودکان پرداخته باشد مغفول مانده است
هدف: این پژوهش با هدف تعیین تأثیر درمان تعاملی والد - کودک هیجانمحور بر نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان مبتلا به افسردگی انجام شد.
روش: پژوهش شبهآزمایشی با طرح پیشآزمون و پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری تمامی کودکان پسر مبتلا به اختلال افسردگی با دامنه سنی ۴ الی ۵/۵ سال شهر اصفهان بود که با روش نمونهگیری هدفمند تعداد ۳۰ نفر از کودکان و والدین انتخاب و به شیوه تصادفی ساده در دو گروه مساوی جایگزین شدند. برای گردآوری اطلاعات از چکلیست احساسات کودکان پیشدبستانی (لوبی و همکاران، ۲۰۰۴) و مقیاس نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودک (میرابل، ۲۰۱۵) استفاده شد. درمان مذکور طی ۱۴ جلسه ۱ ساعته هفتگی برای آزمودنیهای گروه آزمایش اجرا شد اما گروه گواه برنامه درمانی دریافت نکرد. دادهها با روشهای آمار توصیفی و آنالیز تحلیل کوواریانس انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پسآزمون بین میانگین نمره علائم افسردگی کودکان دو گروه آزمایش (۲۴/۶۳ =F، ۰/۰۰۰ =P و ۰/۶۰۷ =Eta) و گواه از نظر آماری تفاوت معناداری وجود دارد. آنالیز کوواریانس نشان داد که این درمان در آزمودنیهای گروه آزمایش در مرحله پسآزمون منجر به بهبود نمره نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان شده است (۱۴/۴۶ =F، ۰/۰۰۱ =P و ۰/۶۳۷ =Eta).
نتیجهگیری: کودکان و والدین شرکتکننده در این برنامه درمانی بهبود در نشانگان افسردگی و و والدین شرکتکننده در این برنامه درمانی بهبود در نحوه واکنش والدین به هیجانات منفی کودکان مبتلا به افسردگی را نشان دادند.
سپیده شاهمرادی، محمدرضا ذوقی پایدار، مهران فرهادی، شهریار یارمحمدی واصل،
دوره ۲۳، شماره ۱۴۴ - ( زمستان ۱۴۰۳(اسفند)، ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه: از جمله مهم ترین عوامل مؤثر در خلاقیت، امواج مغزی است. از بین اموج مغزی، امواج آلفا و تتا مؤثرترین عامل در ایجاد خلاقیت در افراد است. فعالیت موج آلفا فعالیت نوسانی غالب مغز انسان بوده و کارکردهای شناختی پایه و پیچیده مانند تفکر واگرا در ارتباط است. پژوهش های گذشته اغلب خلاقیت را به عنوان یک مفهوم منسجم در نظر گرفته اند که می تواند با استفاده از پرسشنامه ارزیابی شود، و به نظر نمی رسد برای مکانیسم زیربنایی (عصب شناسی) کافی باشد.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوت الگوی امواج مغزی آلفا و تتا در نواحی خلفی نیمکره راست در تفکر واگرا و همگرا بود.
روش: طرح پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی دانشجویان ۲۰ تا ۴۶ ساله رشته روانشناسی و علوم شناختی تحصیلات تکمیلی پیام نور و پژوهشکده علوم شناختی پردیس در سال ۱۴۰۲ بود. نمونه پژوهش شامل ۳۲ زن و مرد با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و به صورت تصادفی در موقعیت آزمایشی (همگرا و واگرا) قرار گرفتند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه دست برتری (چاپمن، ۱۹۸۷)، دستگاه الکتروانسفالوگرافی ۶۴ کاناله، تکالیف تفکر واگرا، تکالیف تفکر همگرا بود. امواج مغزی ثبت شده از هر ۴ موقعیت در باند آلفا و تتا با استفاده از نرم افزار نوروگاید به یک سری کمیت (QEEG) تبدیل شد. داده های کمی استخراج شده با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر نشان داد که بین دو موقعیت (تفکر واگرا و همگرا) مورد مطالعه در ناحیه پس سری تفاوت وجود دارد و تفاوت دو موقعیت واگرا و همگرا معنادار و معناداری به نفع تفکر واگرا بود (۰۱/۰ P<).
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر می تواند زمینه ای برای مطالعات بیشتر در ارتباط با موج نگار مغزی و مؤلفه های دیگر الکتروانسفالوگرام کمّی همچون توان مطلق، هم نوسانی در دیگر باندهای فرکانسی در تفاوت تفکر واگرا و همگرا باشد.
معصومه علی ابادی فراهانی، شهریار یار محمدی واصل، حسین محققی، محمد رضا ذوقی پایدار،
دوره ۲۴، شماره ۱۵۴ - ( زمستان ۱۴۰۴(دی)، ۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه: اختلال اضطراب جدایی یکی از شایعترین اختلالات در بین مشکلات رفتاری کودکان است که منجر به اختلال در عملکرد تحصیلی، سازگاری اجتماعی، زندگی خانوادگی و روابط با همسالان میشود. علیرغم مطالعات متعدد در مورد بررسی اثربخشی درمانی شناختی- رفتاری براضطراب جدایی کودکان، در مورد تقش تعدیلگر انعطافپذیری شناختی در این اثربخشی، خلأ پژوهشی وجود دارد.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثر بخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر اضطراب جدایی کودکان ۱۱ تا ۱۲ ساله با توجه به نقش تعدیلگر انعطاف پذیری شناختی انجام شد.
روش: این پژوهش، شبه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی کودکان ۱۱ تا ۱۲ ساله با اضطراب جدایی بود که در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ به کیلینیکهای تخصصی کودک و نوجوان در غرب شهر تهران (گیشا)، مراجعه کرده بودند۳۰ نفر با انعطافپذیری شناختی بالا و ۳۰ نفر با انعطافپذیری شناختی پایین به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند.برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه های اضطراب جدایی کودکان فرم والد (هان و همکاران، ۲۰۰۳) و انعطافپذیری شناختی (دنیس و وندروال،۲۰۱۰) استفاده شد. از تحلیل کواریانس تک متغیره و تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و نرمافزار SPSS-۲۶ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحیل کواریانس تک متغیره، حاکی از تأثیر معنادار متغیر انعطافپذیری در اثربخشی بازی درمانی شناختی- رفتاری بر بهبود اضطراب جدایی کودکان بود( ۰,۰۵>P). همچنین نتایج تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون بنفرونی در مرحلۀ پیگیری نیز نشان داد، اندازۀ اثر گروه بازی درمانی شناختی- رفتاری با انعطاف بالا به طور چشمگیری بالاتر از اندازۀ اثر گروه بازی درمانی شناختی- رفتاری با انعطاف پایین بود، بنابراین، نقش تعدیلکنندگی انعطافپذیری شناختی تأیید شد.
نتیجهگیری: میزان اثربخشی بازی درمانی به سطح انعطافپذیری شناختی در کودکان بستگی دارد. بنابراین در درمان کودکان مبتلا به اختلال اضطراب جدایی، بازیهایی برای افزایش انعطافپذیری شناختی لحاظ شود.
زهرا یزدانی فر، دکتر حسین محققی، دکتر محمدرضا ذوقی پایدار، دکتر شهریار یارمحمدی واصل،
دوره ۲۵، شماره ۱۶۰ - ( تابستان ۱۴۰۵(تیر)، ۱۴۰۵ )
چکیده
زمینه: خودکشی و افکار خودکشی از جمله علل اصلی مرگ و میر در سراسر جهان هستند و نرخ بالایی از وقوع آنها بهویژه در میان نوجوانان و افرادی که با اختلالات روانی مواجه هستند، مشاهده میشود. با توجه به روند افزایشی آن درجامعه، شکل آسیب اجتماعی به خود گرفته است و دارای تاثیرات و پیامدهای مخرب و خانمان سوز هم برای فرد خودکشی کننده و هم برای خانواده ها و هم در سطح گسترده تر یعنی جامعه ای که فرد بدان وابسته است می باشد.
هدف: بنابراین پژوهش حاضر بررسی تاثیر یک برنامه ی آموزشی شفقت محور بر نفرت از خود و امید در گروهی از افراد در معرض خطر خودکشی انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشجویان دارای افکار خودکشی دانشگاه های کرج بود که با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، ۳۰ دانشجوی دارای افکار خودکشی انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر کدام ۱۵ نفر) قرار گرفتند. در این پژوهش از پرسشنامه افکار خودکشی (بک،۱۹۷۹) و پرسشنامه امیدواری توسط (اشنایدر و همکاران،۱۹۹۱) استفاده شد. در این پژوهش، برنامه ی آموزشی شفقت محور محققساخته، در قالب یک برنامه ۸ جلسه ای ۹۰ دقیقهای به گروه آزمایش اجرا شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آنالیز کوواریانس و با استفاده از نرم افزار SPSS-۲۶ انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مداخله مبتنی بر شفقت بهطور معناداری موجب افزایش امیدواری و کاهش نفرت از خود در دانشجویان گروه آزمایش گردید (p < ۰/۰۰۱).
نتیجهگیری: آموزش مبتنی بر شفقت، با هدف قرار دادن مستقیم مکانیزمهای خودانتقادگری و سرزنش خود، میتواند به طور مؤثری احساسات منفی مانند نفرت از خود را کاهش و موجب تقویت امیدواری شود.