۵ نتیجه برای سعیدی
ضحی سعیدی، نیما قربانی، مهدیرضا سرافراز،
دوره ۱۵، شماره ۵۹ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
بازداری افراطی هیجانات با بسیاری از مشکلات روانشناختی و سلامتی در ارتباط است. واینبرگر ابزاری برای سنجش سازشیافتگی اجتماعی- هیجانی ساختهاست. پژوهش حاضر با هدف بررسی درستی نسخه فارسی کوتاهپرسشنامه سازشیافتگی واینبرگر (WAI) در جمعیت دانشجویی انجام شدهاست. ۲۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه تهران به مقیاسهای مفهوم باتمام وجود، باورها در مورد هیجانات، کوتاهپرسشنامه سازشیافتگی واینبرگر و زیرمقیاس افسردگی و اضطراب مقیاس افسردگی اضطراب برانگیختگی-۲۱ پاسخ دادند. برای محاسبه درستی سازه مقیاس از تحلیل عاملی تأییدی استفاده شد. همچنین بررسی درستی همگرا و واگرای WAI به کمک ضریب همبستگی پیرسون انجام شد. تحلیل عاملی تأییدی، برازش ساختار سه عاملی WAIرا با ۳ عامل "پراکندگی، محدودیت و سرکوبگری" مورد تأیید قرار داد(RMSEA=,۰۷۷; CFI=.۸۵; IFI=.۸۵) . همچنین همبستگیهای مثبت میان زیرمقیاس "پراکندگی" با زیرمقیاس افسردگی، اضطراب و مقیاس باورها درمورد هیجانات و زیرمقیاس "سرکوبگری و محدودیت" با سنجه باتمام وجود و همبستگی منفی زیرمقیاس "پراکندگی" با سنجه باتمام وجود و زیرمقیاس "سرکوبگری و محدودیت" با زیرمقیاس افسردگی و اضطراب نشاندهنده درستی همگرا و واگرای مطلوب این مقیاس است. یافتهها باتوجه به ماهیت متفاوت زیرمقیاسهای WAI و خودفریبی در افراد سرکوبگر تبیین شدهاست.
اکبر سعیدی گراغانی، غلامرضا ثناگویی محرر، محمود شیرازی،
دوره ۱۷، شماره ۷۲ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه: با وجود گذشت سالها از اتمام جنگ، جانبازان هنوز با مشکلات جسمی و روانی زیادی روبهرو هستند که این امر میتواند بهطور جدی کیفیت زندگی جانبازان را تحت تأثیر قرار دهد. در این میان هوش معنوی و سخت رویی از متغیرهای مهم در زندگی جانبازان چه نقشی می تواند بر میزان درد داشته باشد. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش معنوی و سخت رویی بر میزان ادراک درد با نقش میانجی گرانه اضطراب مرگ و مثبت اندیشی انجام گرفت. روش: روش تحقیق حاضر همبستگی و با روش معادلات ساختاری بود. از جامعه آماری جانبازان استان کرمان ۲۸۰ نفر بصورت تصادفی با استفاده از لیست موجود انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. ابزار پژوهش پرسشنامه های هوش معنوی کینگ (۲۰۰۸)، سخت رویی کوباسا (۱۹۹۲)، کانر و دیویدسون (۱۹۹۸)، ادراک درد مک گیل (۲۰۰۴)، پرسشنامه اضطراب مرگ تمپلر (۱۹۹۸) و خوش بینی شییر و کارور (۱۹۸۵) بودند. برای تحلیل داده ها از تحلیل مسیر در نرم افزار spss-۱۹ و AMOS استفاده گردید. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر نشان داد پس از اصلاح مدل اولیه؛ مدل نهایی از برازش مطلوبی برخوردار است. در مدل نهایی نسبت مجذور خی دو به درجه آزادی یا مجذور کای نسبی (۲/۲۴)، شاخص نیکویی برازش تعدیل یافته برابر با ۰/۹۱، شاخص برازندگی هنجار شده برابر با ۰/۹۱ و شاخص ریشه میانگین مجذورات خطا برابر با ۰/۰۵ بود. همچنین بررسی بوت استراپ نیز نشان داد نقش میانجیگرانه اضطراب مرگ و خوش بینی در ارتباط بین هوش معنوی و سرسختی با ادراک درد معنی دار است. نتیجه گیری: هوش معنوی و سرسختی از طریق بهبود خوش بینی و کاهش اضطراب مرگ نقش مهمی در کاهش ادراک درد در جانبازان دارند
لیدا سعیدی، کریم افشاری نیا، کیوان کاکابرایی، مختار عارفی،
دوره ۲۳، شماره ۱۳۵ - ( بهار ۱۴۰۳(خرداد)، ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه: در مطالعات اخیر، نقص در فرآیندهای شناختی به عنوان یکی از فرضیههای سبب شناختی اختلال وسواسی - جبری مطرح شده است و مداخلات روانشناختی میتواند به بهبود این اختلال کمک کند. درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد موجب افزایش انعطافپذیری روانشناختی و توانمندی توجه به تجربیات در زمان حال و بدون سوگیری میشود. درمان فراشناختی نیز به شیوه پاسخگویی فرد به افکار خود و شکل ارتباط با آنها تأکید دارد. انجام پژوهش مقایسهای این دو نوع درمان در بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری کمتر مورد توجه قرارگرفته است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسۀ اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و درمان فراشناختی بر نارساکنشوری اجرایی در اختلال وسواسی – جبری انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیشآزمون – پسآزمون با گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی - جبری مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۱ بود. تعداد ۴۵ نفر از این بیماران به صورت هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد و گروه درمان فراشناختی) و یک گروه گواه (هر گروه ۱۵ نفر) قرار گرفتند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش، آزمون جور کردن کارتهای ویسکانسین گرانت و برگ (۱۹۹۳) بود. پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (باخ و بوران، ۲۰۰۸) و درمان فراشناختی (ولز، ۲۰۰۸) در طی هشت جلسه ۶۰ دقیقه ای به ترتیب برای گروه آزمایش اول و دوم اجرا شد ولی گروه گواه، هیچ گونه مداخلهای دریافت نکرد. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک راهه و نرم افزارSPSS-۲۳ استفاده شد.
یافته ها: نتایج تحلیل واریانس یک راهه بیانگر اثربخشی هر دو مدل درمانی بر افزایش تعداد طبقات تکمیل شده، افزایش تعداد پاسخهای صحیح و کاهش خطای درجاماندگی بود (۰۵/۰ p<). همچنین بر اساس نتایج آزمون تعقیبی توکی، بین دو گروه درمانی در متغیرهای پژوهش تفاوت معناداری مشاهده شد و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در افزایش تعداد طبقات تکمیل شده، افزایش تعداد پاسخ های صحیح و کاهش خطای درجاماندگی شرکتکنندگان به شکل معناداری اثربخشی بیشتری در مقایسه با درمان فراشناختی داشته است. (۰۵/۰ p<).
نتیجهگیری: نتایج نشان داد هر دو نوع درمان مورد استفاده در پژوهش حاضر در بهبود کنش وری اجرایی بیماران وسواسی - جبری مؤثر بودند، اما اثربخشی ACT به شکل معناداری از MCT بیشتر بود.
حانیه سعیدی چوان، حسین قمری کیوی، زهرا اخوی ثمرین،
دوره ۲۴، شماره ۱۵۶ - ( زمستان ۱۴۰۴(اسفند)، ۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه: مسیر شغلی مفهوم مدرنی است که پس از انقلاب صنعتی معنای جدی پیدا کرده و مورد توجه قرار گرفته و از متغیرهایی که میتواند روی آن تاثیر بسزایی داشته باشد، میتوان به انگیزه شغلی و هویت روایتی اشاره کرد.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش انگیزه شغلی و هویت روایتی بر انتخاب مسیر شغلی دانشجویان مشاوره بود.
روش: روش تحقیق حاضر توصیفی - همبستگی بود. جامعه موردمطالعه، شامل تمامی دانشجویان رشته مشاوره در دانشگاه محقق اردبیلی در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود که تعداد آنها ۴۱۸ نفر بود. تعداد نمونه در این پژوهش ۲۰۰ نفر، بهصورت نمونهگیری در دسترس بوده و ابزارهای پژوهش شامل، پرسشنامه انگیزش شغلی (بخشی و همکاران، ۱۳۸۳)، آگاهی از هویت روایتی (هالفورد و میلر، ۲۰۱۷) و پرسشنامه مدیریت مسیر شغلی (آدکلا، ۲۰۱۱) بود. دادهها توسط نرمافزارهای SPSS-۲۶ و SMART-PLS تجزیه و تحلیل گردید.
یافته ها: تحلیل نتایج نشان داد ضریب مسیر برآوردشده مثبت بوده (β=۰,۷۷۰)، و با افزایش نمرات انگیزه شغلی، نمرات انتخاب مسیر شغلی دانشجویان افزایش یافت (۳۵۲/۱۵T=)و انگیزه شغلی رابطه مثبت و مستقیمی با انتخاب مسیر شغلی دارد. همچنین با توجه به مثبت بودن ضریب مسیر برآورد شده (β=۰,۶۲۵)، میتوان نتیجه گرفت که با افزایش نمرات هویت روایتی، نمرات انتخاب مسیر شغلی دانشجویان نیز افزایش مییابد (T=۱۷/۴۳۶).
نتیجهگیری:. در حالت کلی یافته های این تحقیق نشان داد با افزایش نمرات انگیزه شغلی، نمرات انتخاب مسیر شغلی دانشجویان افزایش قابل توجهی خواهد داشت. با توجه به آنچه آورده شد می توان نتیجه گرفت انگیزه شغلی رابطه مثبت و مستقیمی با انتخاب مسیر شغلی دارد. همچنین با افزایش نمرات هویت روایتی، نمرات انتخاب مسیر شغلی دانشجویان افزایش زیادی خواهد داشت. با توجه به آنچه آورده شد می توان نتیجه گرفت هویت روایتی رابطه مثبت و مستقیمی با انتخاب مسیر شغلی دارد.
زهرا اخوی ثمرین، حانیه سعیدی چوان، فاطمه گوهری، مهشید کیوانلو، سارا سید موسوی،
دوره ۲۵، شماره ۱۵۹ - ( بهار ۱۴۰۵(خرداد)، ۱۴۰۵ )
چکیده
زمینه: کیفیت زندگی یک مفهوم چندبعدی است که جنبههای مختلف بهزیستی، رضایت و شرایط زندگی را در برمیگیرد. درک کیفیت زندگی مستلزم در نظر گرفتن ابعاد مختلف از جمله سلامت جسمانی، بهزیستی روانی، روابط اجتماعی و شرایط محیطی است. استرس ادراکشده، حمایت اجتماعی و استواری روانی نقش کلیدی در بهبود شرایط اجتماعی، بهزیستی روانی و توانبخشی این افراد ایفا میکنند.
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی الگوی روابط ساختاری پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس استرس ادراک شده و حمایت اجتماعی با نقش میانجی استواری روانی در افراد وابسته به مواد مخدر بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش یک پژوهش توصیفی – همبستگی از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی افراد وابسته به مواد مخدر در مراکز کمپ اعتیاد شهر اردبیل در سال ۱۴۰۳بودند. نمونه پژوهش ۱۸۲ نفر از افراد وابسته به مواد مخدر در این مراکز بودند، که به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامه ی کیفیت زندگی، استرس ادراک شده، حمایت اجتماعی و استواری روانی استفاده شد. جهت ارزیابی الگوی پیشنهادی از الگویابی معادلات ساختاری و smart pls۳ و SPSS۲۶ استفاده شد.
یافتهها: نتایج حاصل از ضریب همبستگی پیرسون نشان داد حمایت اجتماعی (۴۶۶/۰=β)، اثر مثبت بر کیفیت زندگی دارد. استرس ادراک شده (۵۰/۰ =β) اثرمثبت بر کیفیت زندگی دارد. استواری روانی (۵۰۸/۰=β) اثر مستقیم و مثبت بر کیفیت زندگی دارد. همچنین حمایت اجتماعی (۳۰/۰=β) و استرس ادراک شده (۴۱/۰=β) با میانجیگری استواری روانی بر کیفیت زندگی تأثیر معناداری دارند. یافتهها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با دادههاست.
نتیجهگیری: نتایج مطالعاتی از این دست میتوانند به طراحی مدلهای مداخلاتی کمک کنند که هدف آن کاهش استرس ادراکشده و افزایش حمایت اجتماعی فراهم باشد تا از این طریق سبب بهبود کیفیت زندگی و استواری روانی در افراد وابسته به مواد مخدر شود.