پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای صیرفی

مریم حاجی لو، حسن احدی، محمدرضا صیرفی، سعید شاه بیگی، امین رفیعی پور،
دوره ۱۷، شماره ۷۲ - ( ۱۲-۱۳۹۷ )
چکیده

زمینه: یکی از اختلالات ناتوان کننده دستگاه عصبی مرکزی، مولتیپل اسکلروزیس است. مزمن بودن بیماری، نداشتن درمان قطعی، و درگیر ساختن بیماران در سن کم، منجر به اختلالات روانشناختی متعددی می­ شود که از شایع­ ترین آنها می ­توان به اضطراب، افسردگی، استرس اشاره کرد که بر کیفیت زندگی بیماران تأثیر می­ گذارند. هدف: هدف بررسی اثربخشی آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی‌ رفتاری بر کیفیت زندگی بیماران مبتلا به ام اس بود. روش: پژوهش حاضر به روش پیش­ آزمون، پس­ آزمون با گروه گواه انجام شد.  بدین منظور ۳۰ نفر از بیماران زن مبتلا به بیماری ‌ام اس که در زمستان ۱۳۹۵ به کلینیک خصوصی مغز و اعصاب واقع در شهر تهران، مراجعه کردند، به روش در دسترس انتخاب شدند و سپس به طور تصادفی به دو گروه ۱۵ نفره آزمایش و گواه تقسیم شدند. پس از گرفتن پیش‌آزمون، گروه آزمایش تحت ۱۰ جلسه آموزش  مدیریت استرس مبتنی بر مدلشناختی رفتاری، بر اساس برنامه عملی سارا مک نامارا قرار گرفتند. برای سنجش کیفیت زندگی از پرسشنامه کیفیت زندگی ۲۹ سؤالی بیماران ام اس استفاده شد. سپس پس از پایان مداخله و نیز ۶ ماه بعد داده‌های پژوهش با استفاده از آزمون طرح آمیخته دو طرفه تحلیل شد.  یافته ­ها: یافته‌ها نشان داد که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی ‌رفتاری بر ارتقا کیفیت زندگی بیماران ام اس مؤثر بود (۰,۰۵>p). نتیجه ­گیری: این بدان معنی است  که آموزش مدیریت استرس مبتنی بر مدل شناختی ‌رفتاری بر ارتقای کیفیت زندگی این بیماران بیماران اثر دارد.

لاله شمس یوسفی، شیدا سوداگر، فرحناز مسچی، زهره رافضی، محمد رضا صیرفی،
دوره ۲۲، شماره ۱۲۴ - ( تابستان ۱۴۰۲(تیر)، ۱۴۰۲ )
چکیده

زمینه: نوجوانی دوره‌ای حساس از تغییرات پویا در سیستم‌های متعدد است که بر اساس تحقیقات، نارضایتی از تن‌انگاره به معنای ادراک ذهنی فرد از رشد تصویر بدنی خود، اهمیت دارد. سرمایه‌گذاری بیش‌ازحد بر ظاهر جسمانی که با مشغولیت ذهنی و نوسانات هیجانی همراه است، یکی از دلایل نارضایتی دختران نوجوان از تن‌انگاره است. مطالعات بیانگر نقش انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی، در تن‌انگاره فرد است و در بررسی تن‌انگاره افرادی که خود شفقتی بیشتری دارند، شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف: این پژوهش باهدف تبیین نقش میانجی‌گری خودشفقتی در رابطۀ بین انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن‌انگاره در دختران نوجوان انجام شد.
روش: روش مطالعۀ حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش‌آموزان دختر ۱۲ تا ۲۴ سال شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود که ۲۵۰ نفر با روش نمونه‌گیری خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند و با ریزش ۵۰ نفر از گروه نمونه، داده‌های ۲۰۰ نفر از آن‌ها تحلیل شد. ابزارهای جمع‌آوری اطلاعات شامل پرسشنامه‌های انسجام خانواده (سامانی، ۱۳۸۱)، استرس نوجوان (بیئرن و مازانو، ۲۰۰۲)، کیفیت زندگی (سازمان بهداشت جهانی، ۱۹۹۶)، نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، ۲۰۰۵) و خودشفقتی (نف، ۲۰۰۳) بودند. تحلیل داده‌ها نیز با روش مدل‌سازی معادلات ساختاری و AMOS۲۴ انجام شد.
یافته­ ها: یافته‌های به‌دست‌آمده حاکی از آن است که مدل رضایت از تن‌انگاره بر اساس، انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با نقش میانجی‌گری خودشفقتی در دختران نوجوان دارای برازش مناسبی است (۰/۰۵ P>).
نتیجه‌گیری: با توجه به یافته‌های به‌دست‌آمده در پژوهش حاضر، به نظر می‌رسد خودشفقتی در رابطۀ میان انسجام خانواده، استرس و کیفیت زندگی با رضایت از تن‌انگاره در دختران نوجوان نقش میانجی دارد. نتایج این پژوهش می‌تواند راهنمای خانواده‌ها و مشاوران در راستای ارتقاء خود شفقتی، انسجام خانواده، کیفیت زندگی و کاهش استرس در دختران نوجوان و بهبود رضایت از تن‌انگاره باشد.

سمیرا جلوداری، شیدا سوداگر، محمدرضا صیرفی، مصطفی قربانی،
دوره ۲۴، شماره ۱۴۶ - ( بهار ۱۴۰۴(اردیبهشت)، ۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه: دیابت نوع دو به­عنوان یکی از چالش­برانگیزترین و پرخطرترین بیماری­های مزمن شناخته شده است و همه­گیری آن در جهان رو به افزایش است. بین اختلالات جسمی ناشی از بیماری و مفاهیم روانشناسی موجود در این حیطه، روابط تنگاتنگی وجود دارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی درمان شناختی­رفتاری هیجان­مدار و درمان فراشناختی بر سلامت اجتماعی در بیماران مبتلا به دیابت نوع۲ بود.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه آزمایشی از نوع پیش­آزمون، پس­آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع۲ مراجعه­کننده به کلینیک دیابت دکتر شرقی در شهر کرج در نیمسال اول ۱۴۰۱ بود. با استفاده از روش نمونه­گیری در دسترس تعداد ۶۰ بیمار انتخاب شد و سپس به صورت تصادفی در سه گروه ۲۰ نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه گواه) قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه سلامت اجتماعی (کی­یز، ۲۰۰۴) بود. همچنین برای گروه آزمایش اول، درمان شناختی­رفتاری هیجان­مدار در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه­ای بر اساس پروتکل سووگ و همکاران (۲۰۰۶)، برای گروه آزمایش دوم، درمان فراشناختی در ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه­ای بر اساس پروتکل رجبی و همکاران (۱۴۰۰) برگزار شد. جهت تحلیل داده­های پژوهش نیز از روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و نرم­افزار SPSS-۲۵ استفاده شد.
یافته­ها: یافته­ها نشان داد که نمره مولفه­های سلامت اجتماعی در گروه شناختی­رفتاری هیجان­مدار افزایش معنادار داشت (۰۰۱/۰=P). همچنین نمره مولفه­های سلامت اجتماعی در گروه فراشناختی افزایش معنادار داشت (۰۰۱/۰=P)، ولی تفاوت اثر دو شیوه درمانی بر مولفه­های سلامت اجتماعی معنادار نبود (۰۵/۰<P).
نتیجه‌گیری: با توجه به اثربخشی درمان شناختی­رفتاری هیجان­مدار و درمان فراشناختی در افراد مبتلا به دیابت نوع۲، پیشنهاد می­شود روانشناسان سلامت در مراکز درمانی از این شیوه­های درمانی در جهت افزایش سلامت اجتماعی و مؤلفه­های آن در بیماران مبتلا به دیابت نوع۲ و بیماران مشابه استفاده کنند.
شیرین سادات افراز، محمدرضا صیرفی، فاطمه محمدی شیرمحله، مهرداد ثابت،
دوره ۲۴، شماره ۱۵۴ - ( زمستان ۱۴۰۴(دی)، ۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه:  بهزیستی روان شناختی زنان به ویژه در دوران میانسالی از اهمیت زیادی برخوردار است؛ به همین جهت درمان های گوناگونی جهت بهبود آن وجود دارد.
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی و مدل انگیزش محافظت بر بهزیستی روانشناختی در زنان میانسال بود.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه­آزمایشی و طرح آن به صورت پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل و پیگیری سه ماه است. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی زنان میانسال ساکن شهر تهران در بازه زمانی ۱۴۰۱-۱۴۰۲ بود. حجم نمونه پژوهش حاضر شامل ۴۷ زن میانسال بود که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار پژوهش حاضر پرسشنامه بهزیستی روان شناختی ریف (۱۹۸۹) بود. داده های پژوهش حاضر با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و نرم افزار spss نسخه ۲۴ تحلیل شدند.
یافته­ها: یافته ها نشان داد روند تغییر میانگین مؤلفه ها و نمره کل بهزیستی روان شناختی ناشی از گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی و گروه درمانی مبتنی بر مدل انگیزش محافظت بر مؤلفه ها و نمره کل بهزیستی روان شناختی بعد از گذشت سه ماه از مداخله پایدار است. همچنین، تفاوت اثر دو شیوه درمانی بر مؤلفه های روابط مثبت با دیگران (۰۱۶/۰= p) و خودمختاری (۰۲۹/۰= p) بهزیستی روان شناختی معنادار است.
نتیجه‌گیری: بنابراین می توان گفت که گروه درمانی مبتنی بر تحلیل تبادلی بر افزایش بهزیستی روانشناختی در زنان میانسال موثر بوده است. به مشاوران و روان درمانگران استفاده از دستاوردهای پژوهش حاضر توصیه می شود.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به مجله علوم روانشناختی است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-ND 4.0 | Journal of Psychological Science

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under the Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 International (CC BY-NC-ND 4.0)