زمینه: شواهد پژوهشی حاکی از آن است که نگرشهای ناکارآمد و پریشانی روانشناختی از مهمترین سازههایی هستند که میتواند سلامت افراد را با مشکلاتی مواجهه کند و بررسی و اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر روی این سازهها در زنان نتایج ضد و نقیضی را نشان داده است که نیاز به انجام پژوهش بیشتر در این زمینه است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر پریشانی روانشناختی و نگرشهای ناکارآمد در زنان بود.
روش: پژوهش حاضر کاربردی و از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان مراجعهکننده به فرهنگسرای خاوران در سال ۱۳۹۹ بود. نمونه پژوهش شامل ۳۰ خانم بوده که به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب و بهصورت تصادفی در گروههای آزمایشی و کنترل گمارده شدند. همه آنها پرسشنامه نگرشهای ناکارآمد بک و همکاران (۱۹۹۱) و پریشانی روانشناختی کسلر و همکاران (۲۰۰۲) را در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون تکمیل کردند و گروه آزمایش درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد (ولز و سورل، ۲۰۰۷) را دریافت کرد. پس از جمعآوری اطلاعات، دادهها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد بین دو گروه آزمایش و کنترل در مرحله پس آزمون تفاوت معنی داری مشاهده شد (۰/۰۱>p) که نشان از اثربخشی درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای نگرشهای ناکارآمد و پریشانی روانشناختی است.
نتیجه گیری: بنابراین زنانی که در برنامه آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد شرکت کردند نسبت به پیش از شرکت در برنامه مذکور و نسبت به گروهی که در برنامه شرکت نداشتند در نگرشهای ناکارآمد و پریشانی روانشناختی در مرحله پسآزمون نمرات پایینتری کسب کردند که این امر حاکی از اثربخشی آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد در متغیرهای پژوهش بود.