پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای نارسایی هیجانی

نسا کاظمی، محمد نریمانی، گودرز صادقی هشجین، سجاد بشرپور،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۸ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: بسیاری از ازدواج ­ها و روابط زناشویی ناموفق وجود دارند که همسران به دلایل گوناگون طلاق نمی­ گیرند. اثربخشی زوج­ درمانی مبتنی بر خود ­نظم­ بخشی کوتاه مدت بر متغیر ­های مختلف تأیید شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی زوج­ درمانی مبتنی بر خود­ نظم بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی در زوجین متعارض پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج­ درمانی مبتنی بر خود ­نظم­ بخشی کوتاه مدت (SRCT) بر کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، تغییر الگوهای ارتباطی و کاهش نارسایی هیجانی زوجین متعارض انجام گرفت.
روش: روش پژوهش شبه ­آزمایشی از نوع پیش­ آزمون - پس­ آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش، زوج­ های ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهر بیجار (۲ مرکز) در سال ۱۳۹۸ بود. با روش نمونه ­گیری هدفمند، تعداد ۳۰ زوج (۶۰ نفر) به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. برای گروه­ آزمایشی پروتکل زوج­درمانی مبتنی بر خودنظم ­بخشی کوتاه مدت (هالفورد، ۲۰۰۱) به صورت گروهی و یک جلسه در هفته (در مجموع ۸ جلسه) اجرا گردید. در حالی که گروه گواه هیچ درمانی را دریافت نکرد. برای جمع ­آوری داده­ ها از مقیاس پرخاشگری ارتباطی پنهان (نلسون و کاول، ۲۰۰۶)، الگوهای ارتباطی (کریستنسن و هاوی، ۱۹۹۰) و نارسایی هیجانی تورنتو (باگبی، تیلور و پارکر، ۱۹۹۴) استفاده شد و جهت تجزیه و تحلیل داده­ ها از نرم ­افزار SPSS-۲۱ و در سطح استنباطی از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده گردید.
یافته­ ها: نتایج تحلیل کوواریانس نشان داد بین پس­ آزمون دو گروه آزمایشی و گروه گواه از نظر متغیرهای وابسته (پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی، نارسایی هیجانی و الگوهای ارتباطی سازنده متقابل، اجتنابی متقابل، توقع / کناره ­گیری) تفاوت معنی­ داری وجود دارد
(۰/۰۰۰۰ p<).
نتیجه‌گیری: زوج­ درمانی مبتنی بر خود­نظم­بخشی کوتاه مدت (SRCT) باعث کاهش پرخاشگری ارتباطی پنهان زناشویی و نارسایی هیجانی و بهبود الگوهای ارتباطی زوجین شد. براساس نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر پیشنهاد می­ گردد روانشناسان شاغل در مراکز آموزشی و مشاوره از این درمان استفاده نمایند.

ملیکا صالحی افشار، اکبر محمدی، سارا حقیقت،
دوره ۲۳، شماره ۱۳۸ - ( ۶-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه: نوجوانان سراسر دنیا تقریباً یک چهارم اوقات زندگی­شان را در مدارس و کلاس درس می‌گذارنند و مدرسه تأثیر بالقوه قوی بر دانش‌آموزان دارد و روابط ایجاد شده در کلاس درس با معلمان و گروه همسالان می‌تواند تأثیر زیادی بر زندگی نوجوانان به ویژه بر پیامدهای اجتماعی و تحصیلی آن‌ها داشته باشد.
هدف: این پژوهش با هدف، ارائه مدل ساختاری پیوند با مدرسه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی گری نارسایی هیجانی در دانش‌آموزان مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش گرداوری داده ­ها توصیفی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل کلیه دانش­آموزان دوره دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱-۱۴۰۰ تشکیل دادند که تعداد ۳۴۱ نفر با روش نمونه‌گیری تصادفی خوشه‌ای انتخاب شدند. در این پژوهش از ابزارهای پیوند با مدرسه (براون و ایوانز، ۲۰۰۲)، دلزدگی تحصیلی (پکران و همکاران، ۲۰۰۵) و نارسایی هیجانی (تورنتو، ۱۹۹۴) استفاده شد. به منظور تجزیه‌وتحلیل داده‌ها پاسخگویی به فرضیه‌های پژوهش از مدل‌یابی معادلات ساختاری با نرم‌افزار SPSS-V۲۳ و Lisrel-V۸,۸ استفاده گردید.
یافته­ ها: یافته ­های پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی برخوردار است. نتایج پژوهش نشان داد ضریب مسیر کل (مجموع ضرایب مسیرهای مستقیم و غیرمستقیم) بین دلزدگی تحصیلی با پیوند با مدرسه معنادار بود (۰/۰۰۱ =p، ۱/۳۹- =β). بر این اساس می ­توان گفت، بین پیوند با مدرسه دانش ­آموزان مقطع متوسطه بر اساس دلزدگی تحصیلی با میانجی­ گری نارسایی هیجانی رابطه وجود دارد.
نتیجه‌گیری: بنابراین پیشنهاد می ­گردد هماهنگی لازم بین مراکز مشاوره و مشاورین مدارس مورد تأکید بیشتری قرار گیرد تا ضمن بهبود پیوند با مدرسه زمینه کاهش دلزدگی تحصیلی و نارسایی هیجانی فراهم گردد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان‌های مناسب‌تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می‌رساند.

گلاله خواجوی گدللو، فرناز فرشباف مانی صفت، سلیمان گلمحمد گوزلبلاغ،
دوره ۲۴، شماره ۱۴۷ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه: خودکشی به عنوان یک معضل اجتماعی در حال گسترش است. اقدام به خودکشی حتی اگر موفقیت آمیز هم نباشد پیامدهای روان شناختی زیادی به همراه داردهدف: هدف از انجام پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش بر نارسایی هیجانی و شاخص­های سلامت در اقدام کنندگان به خودکشی بود. روش: این پژوهش از نظر روش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش­آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان با سابقه اقدام به خودکشی مراجعه شده به مراکز خدمات جامع سلامت و بیمارستان شهید راثی شاهین دژ در ۴ ماه اول سال ۱۳۹۹ که در یک سال گذشته سابقه اقدام به خودکشی را داشته­اند، شامل شد. تعداد ۳۰ نفر (۱۵ نفر گروه آزمایش و ۱۵ نفر گروه کنترل) با روش نمونه­گیری تصادفی ساده انتخاب و به پرسشنامه های نارسایی هیجانی تورنتو بگبی و همکاران (۱۹۹۴) و پرسشنامه سلامت­روان SCL—۹۰ دروگاتیس و همکاران (۱۹۷۳) در پیش آزمون و پس آزمون پاسخ دادند. گروه آزمایش در ۸ جلسه (هر جلسه ۹۰ دقیقه و هر هفته یک بار) تحت درمان مبتنی بر تعهد و پذیرش قرار گرفتند. داده­ها از طریق نرم­افزار ۱۹ Spss و با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغیره و چندمتغیره مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفت. یافته­ ها: نتایج نشان داد درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در کاهش نارسایی هیجانی (۰۱/۰ >p) و شاخص­های سلامت روانی شامل شکایات جسمانی، اضطراب و حساسیت (۰۱/۰ >p)، افسردگی، روان پریشی، فوبیا و خصومت (۰۵/۰ >p) اثربخش بود. نتیجه‌گیری: با توجه به نتایج به دست آمده می­توان نتیجه گرفت که درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد منجر به کاهش نارسایی هیجانی و ارتقاء سلامت روان گردید، پیشنهاد می­گردد انجام مداخلات روانشناختی مانند درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد جهت بهبود وضعیت روانی و هیجانی افراد اقدام کننده به خودکشی مورد توجه قرار گیرد.
محمدعلی آقاجانزاده گودرزی، علیرضا همایونی، مرتضی همایون نیا فیروزجاه،
دوره ۲۴، شماره ۱۴۷ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه: پرخاشگری و خشونت نتیجه نهایی یک وضعیت روانی معیوب و غیرقانونی است که وقوع آن در ورزش قطعاً ممکن است عواقب منفی داشته باشد و امنیت ورزشکاران و تماشاگران را به خطر بیندازد. بنابراین بررسی سازه­های روانشناختی تأثیرگذار بر پرخاشگری ورزشکاران در جهت مدیریت هیجان­های منفی در محیط­های ورزشی یک ضرورت کابردی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف الگوی ساختاری نارسایی هیجانی با پرخاشگری رقابتی در ورزشکاران فوتبالیست: نقش میانجی تحمل ناکامی انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است که به روش مدل­یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی فوتبالیست­های حرفه ای شاغل در لیگ استان مازندران در سال ۱۴۰۲ بودند. نمونه پژوهش ۲۸۰ نفر از فوتبالیست­های تیم­های استان مازنداران بود که به روش نمونه­ گیری در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه­های نارسایی هیجانی (تورنتو، ۱۹۹۴)، تحمل ناکامی (هارینگتون، ۲۰۰۵) و پرخاشگری رقابتی (ماکسول و موریس، ۲۰۰۷) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده­ها از نرم افزارهای SPSS,۲۶ و AMOS,۲۴ با استفاد از ضریب همبستگی پیرسون و مدل­یابی معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج حاصل از مدل­یابی معادلات ساختاری نشان داد که نارسایی هیجانی و تحمل ناکامی بر پرخاشگری رقابتی ورزشکاران فوتبالیست اثر مثبت و مستقیمی دارند. همچنین نارسایی هیجانی با میانجی­گری تحمل ناکامی بر پرخاشگری رقابتی اثر غیرمستقیم معنادار دارد. در نهایت ۴۰ درصد از واریانس پرخاشگری رقابتی توسط متغیرهای نارسایی هیجانی و تحمل ناکامی قابل تبیین بود.
نتیجه‌گیری: تجربه ناکامی خارج از تحمل فرد، باعث ایجاد هیجانات ناخوشایندی از قبیل خشم می­شود که به نوبه خود پیامدهای روانشناختی، اجتماعی و اخلاقی را برای ورزشکاران به همراه دارد. بنابراین بهتر است ورزشکارانی که مستعد احساسات خشمگینانه و پرخاشگرایانه هستند، شناسایی کرده تا بتوان به بهبود عملکرد ورزشی و پیشگیری از آسیب­های روانی ورزشکاران کمک شایانی کرد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به مجله علوم روانشناختی است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-ND 4.0 | Journal of Psychological Science

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under the Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 International (CC BY-NC-ND 4.0)