۲ نتیجه برای یادگیری مشارکتی
علی عادل قاسم الشروعی، محمد حسنی،
دوره ۲۴، شماره ۱۴۷ - ( ۳-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه: یادگیری مشارکتی به معنای افزایش توانایی هدایت کاوشگرانه و کاوش علمی است که میتواند با مهارتهای اجتماعی، اضطراب و آمادگی ذهنی دانشآموزان مرتبط باشد. این در حالی است از آنجا که بر این متغیرها تأثیرگذار است ممکن است به وسیله برخی از ویژگی های شخصیتی معلم و دانشآموزان تسهیل کننده یا تعدیل گر باشد. بنابراین بررسی روابط این متغیرها برای تعیین نقش هر کدام یک ضرورت اجتناب ناپذیر است.
هدف: این پژوهش با هدف بررسی ارتباط یادگیری مشارکتی بر مهارتهای اجتماعی، توسعه مهارت های ذهنی و کاهش اضطراب اجتماعی دانشجویان با میانجیگری هوش هیجانی انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی- همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانشجویان شهر میسان تشکیل میدادند. نمونه پژوهش ۱۷۱ نفر از دانشجویان شهر میسان بود که به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای انتخاب شدند. برای جمعآوری دادههای پژوهش ازپرسشنامه یادگیری مشارکتی کریمی (۱۳۹۱)، هوش هیجانی از گولمن (۲۰۰۱)، مهارت های اجتماعی از گرشام و الیوت (۱۹۹۰)، مهارت های ذهنی از انجمن دانشکدهها و دانشگاههای آمریکایی(۲۰۰۷) و اضطراب اجتماعی از لاجرکا (۱۹۹۹) استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر در نرم افزارهای آماری SPSS و Lisrel صورت گرفت.
یافته ها: یافتهها حاکی از برازش مناسب الگوی پیشنهادی با دادههاست. نتایج حاصل از تحلیل مسیر نشان داد که ضریب مسیر مستقیم یادگیری مشارکتی و هوش هیجانی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی معنیدار است (۰۵/۰≥P). همچنین ضریب مسیر غیرمستقیم یادگیری مشارکتی به مهارت ذهنی، مهارت اجتماعی و اضطراب اجتماعی از طریق هوش هیجانی نیز معنی دار است (۰۵/۰≥P).
نتیجهگیری: بر اساس این نتایج میتوان گفت که با آموزش یادگیری مشارکتی به دانشآموزان میتوان مهارتهای اجتماعی و ذهنی آن را ببهبود بخشید و سطح اضطراب اجتماعی را با انجام فعالیتهای مشارکتی کاهش داد.
مائده اسدپور، محمدرضا کرامتی، غلامعلی افروز،
دوره ۲۴، شماره ۱۵۳ - ( ۹-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه: با وجود اهمیت پیشرفت تحصیلی در ریاضی و اثربخشی شناختهشده سبکهای یادگیری مشارکتی، اغلب پژوهشها به ارزیابی سبکهای منفرد پرداختهاند. در نتیجه، یک خلأ پژوهشی مشخص در زمینه بررسی تأثیر الگوهای تلفیقی-مشارکتی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف پر کردن این خلأ، به ارزیابی تأثیر یک الگوی یادگیری ترکیبی بر پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی میپردازد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی الگوی تلفیقی از سبک های یادگیری مشارکتی بر پیشرفت تحصیلی ریاضی دانش آموزان پایه پنجم دبستان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از نظر روش، نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون-پسآزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی دانشآموزان پایه پنجم شهر اهواز در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود. نمونه پژوهش ۳۰ نفر از دانشآموزان پایه پنجم شهر اهواز بود که به روش نمونهگیری تصادفی انتخاب شدند. در این مطالعه از پرسشنامه پیشرفت تحصیلی ریاضی (دارش و همکاران، ۱۹۹۹) و پروتکل الگوی تلفیقی یادگیری مشارکتی محققساخته، در قالب یک برنامه ۱۰ جلسهای ۹۰ دقیقهای به گروه آزمایش استفاده شد. دادههای گردآوریشده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۷ و از طریق آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون مانکووا، بین گروههای آزمایشی و گواه در مؤلفههای درک و فهم (۰۰۱/۰ >P، ۸۷/۸۴ =(۲۳ و ۳)F)، انتخاب راهبردها (۰۰۱/۰ >P، ۵۳/۲۵ =(۲۳ و ۳)F)، محاسبه و ارزیابی و حل مسئله (۰۰۱/۰ >P، ۵۷/۴۲ =(۲۳ و ۳)F) و نمره کل پیشرفت تحصیلی ریاضی با (۰۰۱/۰ >P، ۰۹/۱۵۶ =(۲۳ و ۳)F) در دو موقعیت پیشآزمون و پسآزمون تفاوت وجود دارد. نتیجهگیری: نتایج نشان داد الگوی تلفیقی یادگیری مشارکتی، تأثیری معنادار بر بهبود پیشرفت تحصیلی دانشآموزان در درس ریاضی دارد. پیشنهاد میشود معلمان از راهبردهای این الگوی تلفیقی برای طراحی فعالیتهای کلاسی و تقویت یادگیری عمیق در ریاضی استفاده کنند. همچنین به برنامهریزان درسی و سیاستگذاران توصیه میشود که این پروتکل آموزشی را به عنوان یک مدل کارآمد برای تدوین بستههای یادگیری و برگزاری دورههای بازآموزی معلمان در جهت ارتقای کیفیت آموزش ابتدایی مد نظر قرار دهند.