دانشجوی کارشناسی ارشد روانشناسی بالینی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبائی، تهران، ایران ، hakimnia.mahmoud@gmail.com
چکیده: (1721 مشاهده)
زمینه: تشخیص درست به ویژه در اختلالات شخصیت برای گزینش مناسب ترین روش مداخله همواره چالش برانگیز است با این حال همخوانی بین روشهای تشخیصی برپایه خودگزارش دهی درمانجویان با روشهای مبتنی بر ارزیابی متخصصان بالینی رضایتبخش نیست. هدف: هدف این پژوهش بررسی همخوانی روش تشخیصی برپایه ارزیابی متخصص بالینی و روش مبتنی بر خودگزارش دهی درمانجو، برای گزینش مناسبترین شیوه تشخیص گذاری بود. روش: پژوهش حاضر یک مطالعه موردی بالینی بود. داده ها با استفاده از ابزارهای مصاحبه بالینی ساختاریافته (SCID-II؛ فرست و همکاران، 1994)، پرسشنامه میلون-3 (میلون، 1994) و مصاحبه بدون ساخت از یک درمانجوی مرد 30 ساله بدست آمد و مورد تجزیه و تحلیل تبیینی قرار گرفت. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد در مصاحبه بالینی ساختاریافته درمانجو واجد تشخیص اختلال شخصیت مرزی است و در پرسشنامه میلون-3 با وجود قابلیت اعتماد نیمرخ، برافراشتگی در مقیاس مرزی وجود ندارد. نتیجه گیری: همخوانی بایسته بین دو روش مبتنی بر ارزیابی متخصص بالینی و روش برپایه خودگزارش دهی در این مطالعه موردی دیده نشد. به طور کلی نتایج این پژوهش بیانگر این بود که استفاده از آزمون های شناخته شده و قابل اطمینان همواره نتایج قابل اعتمادی به دنبال نخواهد داشت و ترکیب چند خاستگاه ارزیابی در تشخیص گذاری شایسته تر و سودمندتر است و به نتایج قابل اطمینان تری می انجامد.
نوع مطالعه:
گزارش مورد |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/8/2 | پذیرش: 1400/2/10 | انتشار: 1400/1/2
بازنشر اطلاعات |
|
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |