استاد تمام، گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. ، afrooz@ut.ac.ir
چکیده: (1136 مشاهده)
زمینه: رفتار اعضای خانواده تابعی از رفتار سایر اعضای خانواده است که مستقیماً بر یکدیگر اثر دارند. طرحوارههای ناسازگار اولیه و کمالگرایی، هر دو به شدت متأثر از بافت خانواده میباشند که در دانشآموزان تیزهوش عملکردی مختل دارند، اما بررسی علل شیوع آن در بستر خانواده مغفول مانده است.
هدف: هدف مطالعه حاضر آزمون رابطه محبوبیت والدین و شکلگیری طرحوارههای ناسازگار اولیه با کمالطلبی نوجوانان تیزهوش براساس تحلیل چندسطحی بود.
روش: روش مطالعه حاضر همبستگی براساس مدل چندسطحی بود. جامعه آماری مطالعه حاضر در سطح فردی شامل کلیه دانشآموزان متوسطه مدارس تیزهوشان دخترانه شهر تهران، و در سطح محیطی شامل والدین دانشآموزان بود. در این مطالعه به ازای هر متغیر سطح بالاتر (پدر یا مادر)، سه متغیر سطح فردی (دانشآموز) انتخاب شد. در مطالعه حاضر 100 نفر (50 پدر و 50 مادر) به عنوان نمونه سطح بالاتر، و تعداد 300 نفر دانشآموز نیز به عنوان نمونه سطح فردی انتخاب شد. گروه نمونه به پرسشنامههای مقیاس محبوبیت والدین افروز و همکاران (1394)، مقیاس کمالگرایی هیل و همکاران (2010) و طرحوارههای ناسازگار اولیه ریجکبوئر و دبو (2010) پاسخ دادند.
یافتهها: با استفاده از تحلیل دوسطحی، نشان داده شد که در متغیرهای سطح دانشآموز، طردشدگی و انتظارات مبالغهآمیز اثر مثبتی بر کمالگرایی منفی داشتند (0/001)، و در متغیرهای سطح خانواده نیز اثر محبوبیت پدر بر کمالگرایی منفی معنیدار بود (0/05). همچنین مقدار پایایی مدل (0/70) نیز برازش مناسب مدل اول و دوم را نشان میدهد.
نتیجهگیری: نتایج بطور کلی نشان داد متغیرهای سطح دانشآموز و خانواده در پیشبینی کمالگرایی منفی دخیل هستند و نقش متغیرهای موجود در محیط همانند خانواده، مدرسه، فرهنگ و جامعه، باید در بررسی کمالطلبی نوجوانان تیزهوش مورد بررسی قرار داده شود تا بتوان میزان شیوع این پدیده را کاهش داد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/5/22 | پذیرش: 1401/4/10 | انتشار: 1401/5/8
بازنشر اطلاعات |
|
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |