استادیار، گروه مشاوره، واحد علوم و تحقیقات، دانشگاه آزاد اسلامی، تهران، ایران. ، seadatee@yahoo.com
چکیده: (1286 مشاهده)
زمینه: اگرچه توجه به نیازهای روانی و اجتماعی خانوادههای دارای فرزند مبتلا به درخودماندگی به عنوان یکی از اهداف مراکز سلامت است و برخی مطالعات طی مصاحبههای ساختارمند با مادران دارای فرزند درخودمانده ابعاد سازگاری آن ها را شناسایی کردهاند، با این حال مطالعهای که به صورت عمیق به شناسایی مؤلفههای سازگاری زوجین با فرزند درخودمانده بپردازند وجود ندارد.
هدف: هدف مطالعه حاضر واکاوی و شناسایی الگوهای مختلف سازگاری زوجین دارای کودک مبتلا به اختلال درخودماندگی بود.
روش: روش مطالعه حاضر کیفی بر اساس رویکرد دادهبنیاد بود. برای گردآوری اطلاعات از مصاحبههای عمیق استفاده شد و بر اساس فرآیند کدگذاری باز، محوری و انتخابی، کدهای استخراج شده مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. جامعه آماری مطالعه حاضر کلیه زوجین دارای کودک درخودمانده در شهر تهران بودند که با استفاده روش نمونه گیری هدفمند و بر اساس سطح اشباع نظری، تعداد 15 نفر از این زوجین به عنوان نمونه انتخاب شدند.
یافته ها: با توجه به نتایج به دست آمده، 6 مقوله محوری نقش دین / معنویت با مقولههای اصلی (باورها و آموزههای دینی و اعتقاد به مشیت الهی)، ویژگیهای شخصیتی با مقولههای اصلی (توانمندیهای روانشناختی، پذیرش بنیادین، معنای زندگی)، افزایش دانش و آگاهی با مقولههای اصلی (نقش رسانهها و شبکههای اجتماعی در آگاه سازی والدین، دریافت آموزش و یادگیری، توانبخشی و درمان کودک)، فشار اجتماعی با مقولههای اصلی (فشار قانون و الزامات و محدودیتهای اجتماعی) و ملاحظات سبک زندگی با مقولههای اصلی (ایجاد تغییر در نحوه زندگی متناسب با شرایط پیش آمده، گذر زمان) در فرآیند سازگاری والدین با کودکان اتیسم تأثیرگذارند.
نتیجهگیری: یافتههای مطالعه حاضر، اطلاعات جدیدی در رابطه با عوامل تأثیرگذار در زمینه سازگاری والدین با کودکان مبتلا به درخودماندگی به دست میدهد که میتواند در مداخلات درمانی و فرآیند سازگاری و مواجه والدین با مشکلات مربوط به کودکان مبتلا به اختلال درخودماندگی مورد توجه قرار گیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/11/22 | پذیرش: 1401/9/10 | انتشار: 1401/9/2
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |