دانشیار، گروه روانشناسی، دانشکده ادبیات و علوم انسانی، دانشگاه ارومیه، ارومیه ، ایران. ، E.soleimani@urmia.ac.ir
چکیده: (1674 مشاهده)
زمینه: پردازش هیجانی و سبک زندگی مخرب از جمله مؤلفههایی هستند که بر سوءمصرف مواد تأثیر دارند؛ با این وجود مداخلات مختص بهبود پردازش هیجانی و سبک زندگی معتادان کمتر مورد توجه بوده است. لذا با توجه به مکانیسم اثر درمان مبتنی بر شفقت و اثربخشی آن بر مؤلفههای خطر عود آیا این مداخله میتواند بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان مؤثر باشد؟
هدف: هدف از این پژوهش اثربخشی مداخله شفقت درمانی بر سبک زندگی و پردازش هیجانی معتادان در مرحله بازتوانی غیردارویی بود.
روش: طرح پژوهشی شبهآزمایشی از نوع پیشآزمون – پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعهی آماری این پژوهش شامل تمامی معتادانی بود که در سال 1399 در کلینیکهای ترک اعتیاد شهر ارومیه تشخیص وابستگی به مواد افیونی دریافت کرده بودند. حجم نمونه شامل 30 نفر (15 نفر گروه آزمایش و 15 نفر گروه کنترل) از جامعه آماری به شیوه نمونهگیری در دسترس انتخاب شده و در دو گروه کنترل و آزمایش جایدهی شدند. برای گروه آزمایشی، مداخله شفقت درمانی اجرا شد درحالیکه گروه کنترل هیچ آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه سبک زندگی لعلی (لعلی و همکاران، 1391) و پرسشنامه پردازش هیجانی (باکر و همکاران، 2007) بود. دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس مختلط مورد تحلیل قرار گرفت.
یافتهها: نتایج نشان داد که مداخله شفقت درمانی بر مؤلفههای سبک زندگی و پردازش هیجانی تأثیر معناداری داشته است (0/001 P<). به نحوی که نمرات سلامت جسمانی، ورزش و تندرستی، کنترل وزن و تغذیه، پیشگیری از بیماری ها، سلامت روانشناختی، سلامت معنوی، سلامت اجتماعی، اجتناب از داروها، مواد مخدر و الکل، پیشگری از حوادث، سلامت محیطی افزایش و نمرات فرونشانی، عدم تجربهی هیجانی، نشانههای عدم پردازش هیجانی، عدم تنظیم هیجان و اجتناب کاهش معناداری در مرحله پسآزمون داشته و تغییر نمرات در مرحله پیگیری پایدار بود.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج بدست آمده میتوان نتیجه گرفت که مداخله شفقت درمانی موجب بهبود سبک زندگی (سلامت جسمانی و روانشناختی، فعالیتهای روزمره و رژیم غذایی) و پردازش هیجانی (مدیریت و پردازش اطلاعات هیجانی) در معتادان در مرحله بازتوانی غیردارویی میشود.
شمارهی مقاله: 1
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1401/1/18 | پذیرش: 1401/3/8 | انتشار: 1401/10/19
بازنشر اطلاعات |
|
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |