استادیار، گروه مشاوره، واحد رودهن، دانشگاه آزاد اسلامی، رودهن، ایران. ، Reza_kohkpour@gmail.com
چکیده: (1241 مشاهده)
زمینه: شواهد پژوهشی نشان میدهد که عوامل مختلفی در گرایش به خیانت زناشویی دخیل هستند و از سویی شفقت به خود و بلوغ عاطفی به عنوان دو مورد از کلیدیترین متغیرها در روابط زناشویی و زندگی زوجین هستند که نقش این متغیرها در کنار یکدیگر به عنوان یک مدل ساختاری مورد غفلت واقع شد و اثر شفقت به خود با میانجی بلوغ عاطفی بر گرایش به خیانت زناشویی مشخص نشده است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجیگر بلوغ عاطفی بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش حاضر مشتمل کلیه زنان متاهل مراجعه کننده به مراکز مثبت زندگی بهزیستی شهرستان بهشهر در طول سه ماه آذر، دی و بهمن ماه سال 1400 بود که از بین آنها تعداد 385 نفر به روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند اﻧﺘﺨﺎب شدند. همه افراد پرسشنامههای گرایش به خیانت زناشویی دریگوتاس و همکاران (1999)، شفقت به خود نف (2003) و بلوغ عاطفی سینگ و بهارگاوا (1990) را تکمیل کردند. برای تحلیل دادهها از روشهای همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد بین شفقت به خود و بلوغ عاطفی با گرایش به خیانت زناشویی رابطه منفی و معنیداری وجود دارد (0/01 >P). همچنین نتایج نشان داد بلوغ عاطفی (0/382-) و شفقت به خود (0/368-) اثر مستقیم و معنیداری (0/01 >P) بر گرایش به خیانت زناشویی دارند. همچنین شفقت به خود با میانجیگری بلوغ عاطفی اثر غیرمستقیم (0/105-) و معنیداری بر گرایش به خیانت زناشویی داشت.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج پژوهش حاضر میتوان گفت مدل ساختاری تبیین گرایش به خیانت زناشویی بر اساس شفقت به خود با نقش میانجیگر بلوغ عاطفی از برازش مطلوبی برخوردار بوده و روابط و اثرات بین متغیرها معنادار بود، لذا استفاده از این متغیرها در قالب یک مدل ساختاری میتواند به مشاوران، روانشناسان، درمانگران، پژوهشگران علوم اجتماعی و سایر متخصصان کمک کند
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
عمومى دریافت: 1401/5/13 | پذیرش: 1401/7/15 | انتشار: 1402/12/15
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |