گروه مشاوره، مؤسسه آموزش عالی فیضالاسلام، خمینیشهر، ایران. ، M.hajiheidari@fei.ac.ir
چکیده: (39 مشاهده)
زمینه: عهدشکنی زناشویی به عنوان یکی از چالشهای عمده در روابط زناشویی، میتواند تحت تأثیر عوامل روانشناختی و تجربیات گذشته قرار گیرد. ناگویی هیجانی، به عنوان ناتوانی در شناسایی و بیان هیجانات، و ترومای کودکی، به عنوان تجربیات آسیبزای دوران کودکی، میتوانند به طور مستقیم یا غیرمستقیم از طریق تأثیر بر عملکرد جنسی، گرایش به عهدشکنی زناشویی را افزایش دهند. با این حال، پژوهشهای پیشین کمتر به بررسی رابطه میان این متغیرها و نقش میانجی عملکرد جنسی پرداختهاند.
هدف: هدف از انجام این پژوهش تدوین مدل ساختاری برای پیش بینی گرایش به عهدشکنی زناشویی بر اساس ترومای کودکی و ناگویی هیجانی با نقش میانجی عملکرد جنسی زنان بود.
روش: پژوهش حاضر توصیفی از نوع مطالعات همبستگی و معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و درمانی شهر شهرکرد در سال 1402 بود که از میان آنها 220 نفر با استفاده از روش در دسترس انتخاب و به پرسشنامه های نگرش به عهدشکنی زناشویی (مارک واتلی، 2006)، آزار کودکی (برنشتاین و همکاران، 2003)، ناگویی هیجانی (تیلور و همکاران، 1994) و شاخص عملکرد جنسی زنان (روزن و همکاران، 2000) پاسخ دادند. دادهها از طریق ضریب همبستگی پیرسون و مدلیابی معادلات ساختاری در نرمافزارهای SPSS نسخه 25 و AMOS نسخه 22 تحلیل شدند.
یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی ارائه شده از شاخص های برازش مناسب برای تبیین ارتباط بین متغیرهای پژوهش برخوردار است و مدل ساختاری نقش واسطهای عملکرد جنسی زنان در پیش بینی گرایش به عهدشکنی زناشویی بر اساس ترومای کودکی و ناگویی هیجانی تأیید شد (05/0 >P). همچنین نقش واسطه عملکرد جنسی زنان در پیش بینی گرایش به عهدشکنی زناشویی بر اساس ترومای کودکی و ناگویی هیجانی تأیید شد (05/0 >P).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه میتواند به متخصصان حوزه خانواده و زوجدرمانی کمک کند تا با شناسایی عوامل روانشناختی و تجربیات کودکی مؤثر بر عهدشکنی زناشویی، مداخلات هدفمندتری را طراحی کنند. بهبود عملکرد جنسی و افزایش توانایی افراد در مدیریت هیجانات میتواند به کاهش گرایش به عهدشکنی و تقویت پایههای روابط زناشویی منجر شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/12/7 | پذیرش: 1404/2/10
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |