پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای حسین‌خانزاده

عباسعلی حسین‌خانزاده، ایل امان نیازی، محبوبه طاهر، کمال مقتدائی، ثریا مهری، حاتم محمدی،
دوره ۱۴، شماره ۵۳ - ( ۳-۱۳۹۴ )
چکیده

ازدواج اولین و مهمترین مرحله در جریان زندگی خانوادگی است که در آن انتخاب همسر صورت می­گیرد و موفقیت در دیگر مراحل زندگی به موفقیت در این مرحله بستگی دارد. پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویتیابی معیارهای انتخاب همسر در دانشجویان مجرد دانشگاه گیلان انجام شد. طرح پژوهش از نوع توصیفی- پیمایشی است. جامعه آماری شامل تمامی دانشجویان مجرد دانشگاه گیلان در سال تحصیلی ۹۱-۱۳۹۰ بود که از بین آنها نمونهای به حجم ۳۷۲ نفر (۱۸۱پسر و۱۹۱ دختر) به روش نمونه ­گیری تصادفی خوشه­ای انتخاب شدند و به پرسشنامه ملاک­ های انتخاب همسر پاسخ دادند. طبق نتایج تحلیل عاملی اکتشافی ۶ عامل وضعیت روانشناختی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی، وضعیت مذهبی بودن، وضعیت زیبایی، وضعیت ظاهری، و وضعیت اخلاق به عنوان معیارهای انتخاب همسر در دانشجویان استخراج شدند. نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیری نشان داد که تفاوت بین دانشجویان دختر و پسر در عاملهای استخراج شده معنادار است. مهمترین عاملها برای انتخاب همسر در دانشجویان دختر وضعیت روانشناختی، اخلاق و وضعیت اقتصادی- اجتماعی و مهمترین عاملها در دانشجویان پسر وضعیت روانشناختی، اخلاق، و وضعیت ظاهری بود. اولویتبندی ملاک­های انتخابی نشان داد که برای هر دو جنس وفاداری، صداقت و متعهد بودن جز اولویتهای اصلی محسوب می ­شود. در عامل وضعیت اقتصادی-اجتماعی بین دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی تفاوت معنادار وجود دارد. همچنین تفاوت بین اولویتبندی ملاک‌های دانشجویان مقاطع مختلف تحصیلی معنادار است. تلویحات عملی یافته­های پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفت.

عباسعلی حسین‌خانزاده،
دوره ۱۶، شماره ۶۱ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

نتایج مطالعات مختلف حاکی از آن است که کودکان مبتلا به کم­ توانی ذهنی و طیف درخودماندگی در رویارویی با موقعیت­های اجتماعی مختلف، مشکلات عمده ­ای را تجربه می‌کنند، با این حال تفاوت ­های ظریف بین این کودکان با همسالان بهنجار در واکنش به شرایط اجتماعی مختلف کمتر مورد مطالعه قرار گرفته است؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف مقایسه موقعیت­ های اجتماعی مشکل­ساز دانش ­آموزان مبتلا به کم­ توانی ذهنی، درخودماندگی و بهنجار انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع علّی مقایسه ­ای است که طی آن ۱۴۹ نفر دانش‌آموز مبتلا به کم­ توانی ذهنی و درخودماندگی شهرستان رشت به شیوه نمونه ­گیری خوشه‌ای چندمرحله ­ای انتخاب شدند. همچنین ۱۰۰ نفر دانش ­آموز با هوش متوسط به عنوان گروه مقایسه انتخاب شدند. برای جمع ­آوری داده­ها از مقیاس طبقه ­بندی موقعیت ­های اجتماعی مشکل­ ساز (داج، ۱۹۹۰) استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل داده­ها نشان داد که گروه ­ها از نظر موقعیت­ های اجتماعی مشکل ساز تفاوت معناداری دارند (۰۰۱/۰p<)؛ بدین معنا که کودکان مبتلا به درخودماندگی و کم­ توانی ذهنی در موقعیت ­های ورود به گروه همسالان، پاسخ به تحریک شدن، پاسخ به شکست، پاسخ به موفقیت، انتظارات اجتماعی، و همچنین انتظارات معلم  به‌صورت معناداری دارای مشکلات بیشتری از کودکان بهنجار هستند. بر اساس نتایج پژوهش حاضر کودکان بهنجار، کم ­توان ذهنی و درخودمانده واکنش ­های متفاوتی در موقعیت ­های اجتماعی مختلف از خود نشان می‌دهند که می­ تواند در برنامه­ ریزی­ های جامع و منظم برای این کودکان مورد توجه قرار گیرد.

عباسعلی حسین‌خانزاده،
دوره ۱۶، شماره ۶۴ - ( ۱۲-۱۳۹۶ )
چکیده

اضطراب ناشی از امتحانات مشکلی اساسی در دانش‌آموزان نارساخوان است که می‌تواند منجر به مشکلات در سلامت روانی و عدم موفقیت تحصیلی آنان شود. با توجه به شیوع بالای اضطراب امتحان و همچنین با توجه به این که بیشتر تنیدگی‌ها و اضطراب امتحان دانش‌آموزان نارساخوان به‌علت فقدان مهارت‌های مقابله با هیجان‌ها و نداشتن مدیریت زمان است، پژوهش حاضر با هدف بررسی تعیین اثربخشی آموزش مدیریت زمان بر کاهش تنیدگی و اضطراب امتحان این دانش‌آموزان، انجام شد. روش تحقیق، یک مطالعه شبه‌آزمایشی با طرح پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه آزمایش و کنترل، بوده است. جامعه آماری در این پژوهش شامل تمامی دانش‌آموزان پسر پایه پنجم و ششم مبتلا به نارساخوانی مدارس دولتی شهر رشت در سال تحصیلی ۹۶-۹۵ بود که تعداد ۳۰ نفر از آنها برحسب شرایط ورود به پژوهش و به‌صورت در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل به تصادف جایدهی شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها در این پژوهش از پرسشنامه اضطراب امتحان (ابوالقاسمی، اسدی، نجاریان، و شکرشکن، ۱۳۷۵) و پرسشنامه تنیدگی ادراک شده (کوهن وهمکاران، ۱۹۸۳)، استفاده شد. برنامه آموزش مدیریت زمان در طی ۸ جلسه به گروه آزمایش آموزش داده شد در حالی که گروه گواه، آموزشی در این زمینه دریافت نکردند. تحلیل داده‌های پژوهـش با آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که در مرحله پس‌آزمون بین دو گروه آزمایش و کنترل، از نظر میزان بهبودی در تنیدگی و اضطراب امتحان تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۰۱p<)؛ بدین‌معنا که آموزش مدیریت زمان توانسـته است باعث کاهـش سطح تنیدگی و اضـطراب امتـحان دانش‌آموزان نارساخوان شود. بر اساس یافته‌های پژوهش حاضر می‌توان نتیجه گرفت هنگامی که دانش‌آموزان نارساخوان بتوانند زمان خود را به‌درستی مدیریت کنند، در واقع می‌توانند برنامه‌ریزی مناسبی برای خود در فرایند آموزش و تحصیل داشته باشند و در نتیجه باعث بالارفتن خودکارآمدی تحصیلی و کاهش تنش و اضطراب در آنها می‌شود.
 

سیده زهرا سیدنوری، عباسعلی حسین‌خانزاده، عباس ابوالقاسمی، ایرج شاکری‌نیا،
دوره ۲۱، شماره ۱۱۱ - ( بهار ۱۴۰۱(خرداد)، ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه: بیشترکودکان دارای اختلال کمبودتوجه / فزون‌کنشی در هر دو جنبۀ سرد (شناختی) و گرم (عاطفی، انگیزشی) کنش‌های اجرایی دچار نارسایی‌اند، با این‌حال، مداخلات، بیشتر بر جنبۀ سرد این کنش‌ها تمرکز کردند.
هدف: پژوهش حاضر به‌منظور بررسی اثربخشی آموزش کنش‌های اجرایی گرم و سرد در دو سطح والد و کودک بر کنش‌های اجرایی کودکان دارای اختلال کمبود توجه / فزون‌کنشی انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر شبه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون، پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی کودکان ۹ تا ۱۲ ساله دارای اختلال کمبود توجه / فزون‌کنشی شهر رشت بودند که در سال تحصیلی ۱۴۰۰ به مراکز درمانی، آموزشی مراجعه کردند. نمونۀ پژوهش شامل ۲۶ کودک دارای اختلال کمبود توجه / فزون‌کنشی از جامعۀ آماری ذکر شده بود که برحسب شرایط ورود و خروج پژوهش به روش در دسترس انتخاب و با گمارش تصادفی در گروه‌های آزمایش و گواه تقسیم شدند. کودکان گروه آزمایش و مادران آن‌ها هرکدام برنامۀ مداخله‌ای کنش‌های اجرایی گرم و سرد را طی ۱۰ جلسه دریافت کردند. ابزار مورد استفاده شامل پرسشنامۀ جمعیت ‌شناختی، مقیاس درجه‌بندی کانرز (۱۹۹۹) و پرسشنامۀ کنش‌های اجرایی (جوجیا، ۲۰۰۰) بود. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل کواریانس تحلیل شدند.
یافته ­ها: نتایج نشان داد آموزش کنش‌های اجرایی گرم و سرد در دو سطح والد و کودک بر تمامی مؤلفه‌های کنش‌های اجرایی کودکان دارای اختلال کمبود توجه / فزون کنشی اثر معناداری داشت (۰/۰۱ >P).
نتیجه‌گیری: براساس یافته‌های این پژوهش می‌توان نتیجه گرفت که مداخلات چندوجهی در سطوح مختلف کودک و والدین به طور همزمان و همچنین تمرکز بر همۀ انواع کنش‌های اجرایی در درمان اختلال کمبود / توجه فزون‌کنشی می‌تواند بسیار تأثیرگذار باشد.


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به مجله علوم روانشناختی است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-ND 4.0 | Journal of Psychological Science

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under the Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 International (CC BY-NC-ND 4.0)