۱۱ نتیجه برای خلعتبری
ماندانا عبدالکریمی، شهره قربان شیرودی، جواد خلعتبری، محمدرضا زربخش،
دوره ۱۷، شماره ۷۰ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
زمینه: چاقی فرآیندهای روانشناختی و هیجانی افراد را با آسیب مواجه میسازد. هدف: هدف این پژوهش بررسی تأثیر بسته آموزشی فراتشخیصی مبتنی بر درمان پذیرش و تعهد، درمان متمرکز بر شفقت و رفتاردرمانی دیالیکتیکی بر تنظیم هیجان و رفتار خوردن زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی مراجعه کننده به کلینیکهای تغذیه در سال ۱۳۹۶ بود. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با طرح پیشآزمون- پسآزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان مراجعه کننده به دو کلینیک تغذیه شهر تنکابن بود که از بین آنها ۲۰ زن مبتلا به اضافه وزن و چاقی با روش نمونهگیری غیرتصادفی هدفمند انتخاب و با گمارش تصادفی در گروههای آزمایش و گواه گمارده شدند (هر گروه ۱۰ زن). گروه آزمایش مداخله آموزشی فراتشخیصی را طی سه ماه در ۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای دریافت نمودند. پرسشنامههای مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه دشواری در تنظیم هیجان (گراتز و رومر، ۲۰۰۴) و رفتار خوردن (نورمن و همکاران، ۲۰۰۹) بود. دادههای حاصل از پژوهش به شیوه تحلیل واریانس آمیخته توسط نرمافزار آماری SPSS۲۳ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که مداخله آموزشی فراتشخیصی بر تنظیم هیجان و رفتار خوردن زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی تأثیر معناداری داشته است (۰/۰۰۱p<). نتیجهگیری: مطابق با یافتههای پژوهش حاضر، میتوان از بسته آموزشی فراتشخیصی جهت بهبود تنظیم هیجان و رفتار خوردن در زنان مبتلا به اضافه وزن و چاقی بهره برد.
لیلا بهنیا، شهره قربان شیرودی، جواد خلعتبری،
دوره ۱۸، شماره ۷۵ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه: تحقیقات حاکی از وجود رابطه دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد با خشونت خانگی است؛ این در حالی است که مطابق با مبانی نظری، روانبنههای سازشنایافته اولیه میتوانند میانجیگر این رابطه باشند. هدف: هدف از این پژوهش بررسی رابطه دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد با خشونت خانگی با میانجیگری روانبنههای سازشنایافته اولیه بود. روش: این تحقیق همبستگی از نوع تحلیل مسیر است. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان در شرف طلاق مراجعهکننده به اورژانسهای اجتماعی شهر تهران تشکیل دادند. حجم نمونه نهایی این پژوهش شامل ۴۳۳ نفر بودند که به شیوه نمونهگیری خوشهای تصادفی انتخاب شدند. ابزار شامل پرسشنامههای سبکهای دلبستگی هازن و شاور (۱۹۸۷)، ابعاد والدگری رابینسون و همکاران (۲۰۰۱)، روانبنههای سازشنایافته اولیه یانگ (۱۹۸۸) و خشونت خانگی رونما نوری (۱۳۸۷) بود. روش تجزیه و تحلیل اطلاعات تحلیل مسیر بود. یافته ها: دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد هم بهصورت مستقیم و بهصورت غیرمستقیم از طریق روانبنههای سازشنایافته اولیه با خشونت خانگی در زنان در شرف طلاق رابطه مثبت معناداری دارد (۰۱/۰≥P). نتیجه گیری: این بدان معنی است که دلبستگی ناایمن و والدگری ناکارآمد باعث شکلگیری اکثر روانبنههای سازشنایافته اولیه میشوند و از طریق همین روانبنهها در مراحل بعدی زندگی، زمینه خشونت خانگی را فراهم میسازد.
پرستو تقوی دینانی، فریبرز باقری، جواد خلعتبری،
دوره ۱۹، شماره ۸۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: طلاق پدیدهای که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. هدف: این پژوهش با نگاهی کیفی به منظور کشف عوامل روانشناختی مؤثر در طلاق با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران صورت گرفت. روش: دادههای مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با ۱۵ زن و مرد مطلقه در شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق بود که تا زمان اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک (مضمون) به عنوان روش پژوهش انتخاب شد. یافته ها: در نهایت ۴۲۵ کد روانشناختی استخراج شدکه ۳۹۰ کد مربوط به بعد از ازدواج و ۳۵ کد مربوط به قبل از ازدواج است. درطبقه بعد از ازدواج چهار مؤلفه شناختی - منشی، رفتاری، هیجانی - عاطفی، تعارض در نقش ها و ویژگیهای جنسیتی و درطبقه قبل از ازدواج مؤلفه شناختی - منشی مطرح شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روانشناختی در قبل و بعد از ازدواج در شکل گیری طلاق موثرند. شاخص های موجود در هر یک از مؤلفههای به صورت زنجیرهای و به همراه مقولات یا ابعاد دیگر میتواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
آتوسا صادق پور، جواد خلعتبری، علی اکبر سیف، علی شهریاری احمدی،
دوره ۱۹، شماره ۸۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: فرسودگی مرتبط با سرطان، از عواملی است که سلامت روانی افراد مبتلا به سرطان را تحت تأثیر قرار می دهد. اما مسئله اصلی اینست که آیا درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی افراد مبتلا به سرطان تأثیر دارند؟ هدف: مقایسه اثربخشی درمان متمرکز بر شفقت و آموزش ذهن آگاهی بر نمو پس از سانحه و فرسودگی مرتبط با سرطان در افراد مبتلا به سرطان بود. روش: از نوع آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون بود. جامعه آماری، شامل کلیه بیماران سرطانی بیمارستان پیامبر اکرم (ص) بود که در سال ۱۳۹۶ به منظور شیمی درمانگری مراجعه کرده بودند. تعداد ۶۰ نفر به روش هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و به روش تصادفی ساده در سه گروه ۲۰ نفری (دو گروه آزمایشی و یک گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه نمو پس از سانحه تدسچی و کاهلون (۱۹۹۶) و مقیاس فرسودگی مرتبط با سرطان اوکمیاما و همکاران (۲۰۰۰)، مداخله مبتنی بر ذهن آگاهی (بییر، ۲۰۱۴) و مداخله شفقت درمانگری گیلبرت (۲۰۰۵). داده ها از طریق تحلیل کواریانس چندمتغیره، آزمون تعقیبی برونفرونی و ال - ماتریکس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: ذهنآگاهی و درمان متمرکز بر شفقت بر افزایش نمو پس از سانحه و کاهش فرسودگی بیماران تأثیر معنادار داشتند (۰/۰۱P<). همچنین آموزش ذهنآگاهی بر نمو پس از سانحه اثربخشی بیشتری نسبت به درمان متمرکز بر شفقت داشت اما بین میزان اثربخشی دو روش مذکور بر فرسودگی مرتبط با سرطان تفاوتی وجود نداشت (۰/۰۱P<). نتیجه گیری: می توان جهت افزایش نمو پس از سانحه و کاهش فرسودگی افراد مبتلا به سرطان از آموزش ذهن آگاهی و مداخلات درمان متمرکز بر شفقت استفاده کرد
پرستو تقوی دینانی، فریبرز باقری، جواد خلعتبری،
دوره ۱۹، شماره ۹۳ - ( پاییز ۱۳۹۹(آذر) ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: طلاق پدیدهای است که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. اما مسئله اصلی اینست، که مطالعه کیفی که به تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بپردازد تاکنون مغفول واقع شده است. هدف: تدوین مدل طلاق در شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران بود. روش: پژوهش از نوع کیفی بر اساس روش داده بنیاد بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مردان و زنان طلاق گرفته مراجعه کننده به بهزیستی در منطقه ۱۰ شهر تهران بود. تعداد ۱۵ فرد مطلقه از طریق روش نمونه گیری در دسترس و با مصاحبه نیمه ساختاریافته به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: مصاحبه نیمه ساختاریافته. برای تحلیل دادهها از روش استراس و کوربین (۱۹۹۸) استفاده شد. یافته ها: ۶۲۰ کد استخراج شد که ۵۵۳ کد مربوط به بعد از ازدواج و ۶۷ کد مربوط به قبل از ازدواج بود. بعد از ازدواج ابعاد فرهنگی و اجتماعی، اقتصادی، روانشناختی و در قبل از ازدواج ابعاد سن، عوامل روانشناختی مطرح شدند. نتیجه گیری: شاخص های موجود در هر یک از مؤلفههای طبقات فوق به صورت زنجیری و به همراه مقولات دیگر می تواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
سرور حسن زاده، شهره قربان شیرودی، جواد خلعتبری، محمد علی رحمانی،
دوره ۱۹، شماره ۹۴ - ( زمستان ۱۳۹۹(دی) ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: توجه و تحریف در پردازش هیجانی از عوامل تداوم دهنده بسیاری از اختلالات روانی است. اما آیا سبک های پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتمهای شبانهروزی با فراحافظه نقش میانجی دارند؟ هدف: هدف پژوهش بررسی نقش میانجی سبکهای پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتمهای شبانهروزی با فراحافظه دانشجویان بود. روش: پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل دانشجویان روانشناسی مقطع کارشناسی دانشگاه آزاد اسلامشهر در سال تحصیلی (۹۸-۹۷) به تعداد ۲۳۰۰ نفر بود. ۲۰۰ نفر به روش نمونهگیری تصادفی طبقهای به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش عبارتند از: مقیاس اعتماد به حافظه و شناخت ندلجکوویک و کایریوس (۲۰۰۷)، مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (۲۰۰۷)، مقیاس صبحگاهی – عصرگاهی هورن و اوستبرگ (۱۹۷۶)، مقیاس کیفیت خواب پیتسبورگ (بویس و همکاران، ۱۹۸۹) و چکلیست ارزیابی برتری طرفی چاپمن (۱۹۸۷). تحلیل دادهها با استفاده از مدلسازی معادلات ساختاری انجام شد. یافتهها: ریتمهای شبانهروزی، برتری طرفی و کیفیت خواب با ضریب ۰/۵۳ بر فراحافظه با حضور عامل میانجی سبکهای پردازش هیجانی تأثیر دارد (۰/۰۵ >P). نتیجه گیری: سبکهای پردازش هیجانی در رابطه بین کیفیت خواب، برتری طرفی و ریتمهای شبانهروزی با فراحافظه، نقش میانجی دارد.
مانا عطاری، جواد خلعتبری، مریم کلهرنیا گلکار،
دوره ۱۹، شماره ۹۵ - ( زمستان ۱۳۹۹(بهمن) ۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون اثربخشی به خود دستوری بازپرداش و علل احساس تنهایی، نگرانی و استرس اداراک شده انجام شده است. اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله کرمانشاه پرداخته باشد، مغفول مانده است. هدف: بررسی اثربخشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله کرمانشاه بود. روش: پژوهش از نوع، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون، با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زلزله زدگان ساکن در کانکس زلزله کرمانشاه در سال ۱۳۹۸ بود، ۳۰ نفر به روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (۱۵ نفری) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل مقیاس شهروندی اختلال استرس پس از سانحه می سی سی پی کیان و همکاران (۱۹۸۸)، پرسشنامه نگرانی پن استت (PSWQ) زینبارگ و بارلو (۱۹۹۰)، پرسشنامه احساس تنهایی (راسل و پیلوا و کورتونا، ۱۹۸۰)، پرسشنامه استرس ادراک شده کوهن و همکاران (۱۹۸۳) و پکیج آموزشی به خود دستوری باز پردازش (اسموکر، ۱۹۹۵) بود. تحلیل دادهها با روش تحلیل کواریانس چند متغیره و تک متغیره انجام شد. یافته ها: به خود دستوری باز پردازش (اسموکر) بر احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده بیماران استرس پس از سانحه ناشی از زلزله تأثیر معنادار داشت (۰/۰۵ >P). نتیجه گیری: بیمارانی که در جلسات به خود دستوری بازپردازش شرکت کردند احساس تنهایی، نگرانی و استرس ادراک شده کمتری داشتند.
فاطمه نیک پور، جواد خلعتبری، امید رضائی، فرهاد جمهری،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۰ - ( تابستان۱۴۰۰(تیر)، ۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه: طلاق از جمله عوامل گسیختگی و از همپاشیدگی کانون خانواده است که عواقب بسیاری را برای افراد جامعه دارد و میتواند منشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی باشد. هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بخشودگی زنان مطلقه شهر تهران بود. روش: روش پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه، همراه با پیگیری ۲ ماهه بود. جامعه آماری در این پژوهش، شامل تمامی زنان مطلقه شهر تهران در سال ۱۳۹۷ بود که با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی ساده تعداد ۴۵ نفر از این زنان در سه گروه طرحواره درمانی (۱۵ نفر)، درمان پذیرش و تعهد (۱۵ نفر) و گروه گواه (۱۵ نفر) جایابی شدند. گروههای آزمایش تحت طرحواره درمانی (۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای)، پذیرش و تعهد (۱۲ جلسه ۹۰ دقیقهای) قرار گرفتند. گروه گواه در طی این مدت هیچگونه مداخله ای از طرحواره درمانی و پذیرش / تعهد دریافت نکرد و در لیست انتظار باقی ماند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامه بخشودگی هارتلند (HFS) تامسون و همکاران (۲۰۰۵) به استفاده شد. تجزیه و تحلیل اطلاعات بهدستآمده با استفاده از نرمافزار SPSS نسخه ۲۴ در دو بخش توصیفی و استنباطی (تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی) انجام پذیرفت. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که هر دو روش درمانی می توانند بخشودگی زنان مطلقه را افزایش دهند، اما درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بخشودگی دارای تأثیر بیشتری بود. یافتههای این پژوهش اثربخشی دو روش طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد را در بهبود بخشودگی مورد تأیید قرار داد. نتیجه گیری: بنابراین توجه به طرحواره درمانی و پذیرش / تعهد در محیطهای مشاوره و روان درمانی برای افزایش بخشودگی زنان مطلقه از اهمیت ویژهای برخوردار است.
فاطمه نیک پور، جواد خلعتبری، امید رضائی، فرهاد جمهری،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۱ - ( تابستان۱۴۰۰(مرداد)، ۱۴۰۰ )
چکیده
زمینه: تجربه طلاق، بهزیستی روانشناختی زنان را تحت تأثیر قرار دهد. از جمله رویکردهای درمانی که میتواند بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه را ارتقا دهد، طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد است. هدف: هدف از این پژوهش، مقایسه اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی زنان مطلقه بود. روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون سه گروهی است. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقهای بود که به سبب پیامدهای روانشناختی پس از طلاق به مراکز مشاوره و خمات روانشناختی شهر تهران در نیمه دوم سال ۱۳۹۶ مراجعه کرده بودند. به منظور انتخاب نمونه آماری با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند، ابتدا ۴۵ نفر انتخاب شده و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش اول و دوم و گروه گواه جایابی شدند (هر گروه ۱۵ نفر). ابزار پژوهش مقیاس بهزیستی روانشناختی ریف (۱۹۸۹) بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل کواریانس و نرم افزار SPSS۲۲ تحلیل شدند. یافته ها: یافتههای آماری نشان داد هر دو رویکرد درمانی مورد استفاده در افزایش بهزیستی روانشناختی شرکت کنندگان مؤثر بوده (۰/۰۵ p<)، اما تفاوت بین طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد در سطح ۰۵/۰ برای بهزیستی روانشناختی معنادار نمی باشد. نتیجه گیری: با توجه به اثربخشی طرحواره درمانی و درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد بر بهزیستی روانشناختی و خرده مقیاسهای آن، پیشنهاد میشود مراکز مشاوره و کلینیکهای خانواده در مورد زنان مطلقه که در معرض پیامدهای روانشناختی پس از طلاق هستند از این دو رویکرد با اولویت مشاوره و روان درمانی گروهی استفاده کنند.
مهسا هادی زاده، جواد خلعتبری، حسن احدی،
دوره ۲۳، شماره ۱۳۹ - ( پاییز ۱۴۰۳(مهر)، ۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه: ناتوانی در پیروی از درمان، یک مشکل بهداشتی عمومی و ویژه در درمان سالمندان مبتلا به دیابت است. بر اساس پیشینه، درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی هر کدام بر پیروی از درمان مؤثر است، اما در زمینه کاربرد این درمان ها و مقایسه آن ها در پیروی از درمان در جامعه مورد تحقیق شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه تأثیر درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل به اجرا در آمد.
روش: روش پژوهش شبه آزمایشی از نوع پیش آزمون–پس آزمون با گروه گواه همراه با پیگیری بود، جامعه آماری این پژوهش شامل تمامی سالمندان دیابتی مقیم در منزل و مقیم در خانه های سالمندان شهر تهران در سال ۱۴۰۰ بود و تعداد آن ها برابر با ۱۵۲۳۴ نفر بود. روش نمونه گیری به صورت در دسترس و شامل ۷۵ نفر انتخاب شده و در ۵ گروه ۱۵ نفره، (۶۰ نفر در ۴ گروه آزمایش و ۱۵ نفر در گروه گواه) جایگزین شدند. ابزار پژوهش شامل؛ پرسشنامه پیروی از درمان (سید فاطمی،۱۹۷۰)، پروتکل های درمان شناختی رفتاری (یونک و همکاران، ۲۰۱۱) و مصاحبه انگیزشی (میلر و رولینک، ۲۰۱۹) بود. داده ها با استفاده از آزمون آماری تحلیل کوواریانس با اندازهگیری مکرر و آزمون بون فرونی و برنامه SPSS تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان دادکه دو شیوه مداخله درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی بر نمرات پیروی از درمان در پس آزمون اثر معنی دار داشت. اثر گروه با توجه به سطوح زمان اندازهگیری متفاوت بود. مداخله آزمایشی منجر به تغییراتی در گروه آزمایش شده که ۴۷/۰ کل تغییرات ناشی از عمل آزمایشی بوده است (۰۱/۰ p<). با توجه به اینکه میانگین گروه مصاحبه انگیزشی از درمان شناختی رفتاری بیشتر بود، مصاحبه انگیزشی در افزایش پیروی از درمان سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل مؤثرتر بود.
نتیجه گیری: با هر دو درمان شناختی رفتاری و مصاحبه انگیزشی، می توان پیروی از درمان را در سالمندان مبتلا به دیابت مقیم در خانه سالمندان و مقیم در منزل بهبود داد. یافتههای مذکور می تواند برای انتخاب نوع درمان، یاریگر درمانگران باشد.
زهرا کرمی مهاجری، فاطمه صغری کربلایی هرفته، جواد خلعتبری، محمدعلی فردین،
دوره ۲۴، شماره ۱۴۵ - ( بهار ۱۴۰۴(فروردین)، ۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه: سرطان سینه یکی ازشایع ترین سرطان هاست و به عنوان یک بیماری مزمن دارای عوارض روانشناختی متعددی است. لذا اثربخشی مداخلات روانشناختی یکپارچه که بتواند ابعاد هیجانی، شناختی، رفتاری و بین فردی را مورد توجه قرار دهد یک ضرورت کاربردی است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد بر بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی زنان مبتلا به سرطان پستان بود.
روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش شبه آزمایشی از سری طرحهای پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سه ماه با گروه گواه بود. پژوهش جامعه آماری پژوهش را تمام زنان مبتلا به سرطان پستان شهرستان یزد را در سال ۱۴۰۲ تشکیل دادند. نمونه پژوهش ۳۰ نفر از زنان مبتلا به سرطان پستان بود که به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. دو نفر از شرکت کنندگان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون ریزش داشتند و دو نفر از اعضا گروه کنترل برای تساوی گروه ها کنار گذاشته شدند (۱۳ نفر در هر گروه). یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد در ۸ جلسه ۵/۱ ساعته به گروه آزمایشی آموزش داده شد. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه های بهزیستی ذهنی (مولوی و همکاران، ۱۳۸۸)، و نگرانی از تصویر بدنی (لیتلتون و همکاران، ۲۰۰۵) استفاده شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۷ و آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازه گیری مکرر انجام شد.
یافته ها: یافته های به دست آمده از تجزیه وتحلیل داده ها نشان داد که بین دو گروه آزمایش و کنترل در میزان بهزیستی ذهنی و نگرانی از تصویر بدنی پس از دریافت مداخله جلسات درمانی یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد تفاوت معناداری وجود دارد (۰۵/۰ >p). همچنین یافته های مرحله پیگیری نشان داد که کاهش میزان نگرانی از تصویر بدنی و افزایش بهزیستی ذهنی در گروه آزمایش در مرحله پیگیری پایدار بوده است (۰۵/۰ >p).
نتیجه گیری: یکپارچه سازی طرحواره درمانی و درمان پذیرش و تعهد، یک مداخله امیدوارکننده را برای زنان مبتلا به سرطان پستان ارائه می دهد که فرآیندهای شناختی و عاطفی را هدف قرار داده، باعث بهبود مشکلات روانشناختی آن ها می شود؛ اما برای نتیجه گیری بهتر، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است.