پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای سمیعی

مرضیه میرسمیعی، حمید آتش پور، اصغر آقایی،
دوره ۱۸، شماره ۷۷ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

 زمینه: نقش تأثیرگذار و مهم هیجان ­ها در زندگی تحصیلی دانش­ آموزان، توجه روانشناسان تربیتی به هیجانات را به خود جلب کرده است. بنابراین، آیا آموزش نظم ­جویی هیجان پیشرفت می‌تواند بر هیجان‌های منفی و بهزیستی روانشناختی دانش آموزان اثربخش باشد؟ هدف: این پژوهش به منظور مطالعه اثربخشی آموزش نظم ­جویی هیجان‌های پیشرفت بر هیجان‌های منفی و بهزیستی روانشناختی دانش­ آموزان انجام شد. روش: این مطالعه نیمه آزمایشی «با طراحی یش ­آزمون، پس ­آزمون، پیگیری با گروه گواه بود. جامعۀ آماری شامل تمام دانش ­آموزان دختر دورۀ اول متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی ۹۷-۱۳۹۶ بود.  از روش نمونه ­گیری خوشه‌ای تصادفی استفاده شد. شرکت کنندگان آزمون هیجان پیشرفت (پکران، گوئتز و پری، ۲۰۰۵) و مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، ۲۰۰۲) را تکمیل کردند. سپس تعداد ۵۰ نفر دانش­آموز با هیجان‌های منفی بالا (۳۵۶= n) گزینش و به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. بسته آموزشی محقق ساخته (۱۳۹۶) به مدت ۶ هفته (۲ جلسه در هفته، هر جلسه ۹۰-۶۰ دقیقه) برای گروه آزمایش اجرا شد و گروه گواه آموزشی دریافت نکرد  داده ها با استفاده از  آزمون تحلیل کواریانس تک متغیری تحلیل شدند. یافته‌ها: نتایج نشان داد که آموزش نظم­ جویی هیجان‌های پیشرفت باعث کاهش هیجان‌های منفی و افزایش بهزیستی روانشناختی گروه  آزمایش در پس آزمون بود (۰۰۱/۰=p). این نتایج در دوره پیگیری نیز تداوم یافت. نتیجه ­گیری: آموزش نظم­ جویی هیجان‌های پیشرفت در کاهش هیجان‌های منفی و ارتقاء بهزیستی روانشناختی در دانش ­آموزان مؤثر بود.
 

فاطمه سمیعی،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۷ - ( زمستان ۱۴۰۰ (بهمن)، ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: مطالعات مختلفی بر موفقیت شغلی در اقشار مختلف جامعه پرداخته است. اما کمتر پژوهشی را می ­توان یافت که موفقیت شغلی وکلا و حقوقدانان را بررسی نموده باشد.
هدف: پیشبینی موفقیت شغلی عینی و فاعلی بر اساس لنگرگاه­ های مسیر شغلی در وکلا و حقوقدانان شهر اصفهان در سال ۱۳۹۷ بود.
روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود. به این منظور، ۱۵۲ نفر از وکلا و حقوقدانان (۶۵ زن و ۸۷ مرد) به شیوه در دسترس انتخاب شدند و دو پرسشنامه­ ی موفقیت شغلی (سمیعی و همکاران، ۱۳۹۳) و لنگرهای مسیر شغلی (شاین، ۱۹۸۵) را تکمیل نمودند. جهت تجزیه و تحلیل داده ­ها از ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون استفاده شد.
یافته ­ها: نتایج حاصل از آمار توصیفی نشان داد شایستگی فنی - کارکردی در بین وکلا و حقوقدانان در رتبه اول، خدمت و فداکاری در مرتبه دوم و سبک زندگی با محوریت تعادل کار - خانواده در رتبه سوم قرار داشت. همچنین، میانگین موفقیت شغلی فاعلی بالاتر از میانگین موفقیت شغلی عینی بود. علاوه ­براین، از بین هشت بعد لنگرگاه ­های مسیر شغلی، سه بعد شایستگی، استقلال و خدمت و فداکاری پیش­ بینی کننده معنی­ دار (۰/۰۵ >p) موفقیت شغلی فاعلی و دو بعد شایستگی و چالش پیش ­بینی ­کننده معنی‌دار (۰/۰۵ >p) موفقیت شغلی عینی بودند. به طوری که توانستند ۲۰ و ۱۵ درصد از واریانس موفقیت شغلی را تبیین کنند.
نتیجه‌گیری: براساس یافته ­های پژوهش می­ توان چنین نتیجه‌گیری نمود که با افزایش شایستگی­ ها و نیز دادن استقلال بیشتر و ارجاع پرونده های چالشی به وکلا و حقوقدانان می­ توان موفقیت شغلی فاعلی و عینی را در آنها افزایش داد.

عابد مجیدی، محمدرضا عابدی، فاطمه سمیعی، پریسا نیلفروشان،
دوره ۲۱، شماره ۱۱۴ - ( تابستان ۱۴۰۱(شهریور)، ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه: در دنیایی که پدیدۀ شغل ­زدایی به‌ سرعت در حال گسترش است، تمایل به سرمایه‌گذاری‌های مداوم در مسیر شغلی متنوع که منجر به صرفه جویی در سرمایه‌های انسانی، اجتماعی و روانشناختی افراد خواهد داشت امری ضروری است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و مشاوره مبتنی بر رویکرد برساخت‌گرایی بر جهت ­گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی یک شرکت صنعتی بود.
روش: روش پژوهش کنونی آزمایشی با طرح پیش­ آزمون پس­ آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان پیمانی نیروگاه حرارتی شهرستان شازند بودکه ۳۶ نفر از آن­ ها به شیوۀ نمونه ­گیری تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه ۱۲ نفر) قرار گرفتند. گروه­ های آزمایش، طی هشت جلسه بصورت هفتگی، تحت آموزش­  مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) و نیز آموزش مبتنی بر رویکرد برساخت­گرایی قرار گرفتند. داده­ ها با استفاده از پرسشنامه ­ نگرش مسیر شغلی متنوع (PCAS) گردآوری و از طریق تحلیل واریانس و آزمون مقایسۀ زوجی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته­ ها: یافته ­های پژوهش نشان داد که هم آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و هم آموزش مبتنی بر رویکرد برساختگرایی در شکل گیری جهت­ گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی در خرده مقیاس های خودجهت ­دهی مدیریت مسیر شغلی (۴۲/۶۱ =F و ۰/۰۰۱ ) و برانگیختگی ارزشی (۳۹/۷۸ =F و ۰/۰۰۱ <P) اثر معنادار دارد. همچنین، تفاوت معناداری بین دو نوع مداخله وجود ندارد.
نتیجه‌گیری: از یافته­ های این پژوهش نتیجه گرفته می ­شود که هر دو نوع آموزش بسته به شرایط می ­تواند توسط سازمان ­ها و صنایع جهت افزایش جهت ­گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان مورد استفاده قرار گیرد.

سروش سمیعی، عزت اله قدم‎ پور،
دوره ۲۵، شماره ۱۶۰ - ( تابستان ۱۴۰۵(تیر)، ۱۴۰۵ )
چکیده

کیفیت نظام آموزشی با چالش‌هایی نظیر کاهش درگیری تحصیلی دانش‌آموزان و دشواری در برقراری ارتباط مؤثر مواجه است. درگیری تحصیلی و جو مدرسه به عنوان دو عامل کلیدی در بهبود پیامدهای آموزشی شناخته شده‌اند. همچنین، باور معلمان به توانایی خود در ایجاد روابط مثبت (خودکارآمدی ارتباطی) به عنوان یک عامل مهم در این زمینه مطرح شده است. با این حال، نقش واسطه‌ای این باورها در رابطه بین جو مدرسه و درگیری تحصیلی کمتر مورد توجه قرار گرفته است.
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی‌گر خودکارآمدی ارتباطی معلم در رابطه بین جو مدرسه و درگیری تحصیلی دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه دوم انجام شد.
 این مطالعه از نوع توصیفی-همبستگی با رویکرد مدل‌یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش‌آموزان دختر دوره متوسطه دوم (۷۳۵۷ نفر) و معلمان آن‌ها (۴۰۳ نفر) در شهر خرم‌آباد در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۳ بود. از این میان، ۲۴۶ نفر با روش نمونه‌گیری مرحله‌ای انتخاب شدند. داده‌ها با استفاده از پرسشنامه‌های جو و هویت مدرسه لی و همکاران (۲۰۱۷)، درگیری تحصیلی ریو (۲۰۱۳) و خودکارآمدی ارتباطی معلم رابینسون (۲۰۲۰) جمع‌آوری و با نرم‌افزارهای SPSS-۲۶ و AMOS-۲۴ و روش‌های همبستگی پیرسون و SEM تحلیل شدند.
نتایج نشان داد که بین جو مدرسه، درگیری تحصیلی و خودکارآمدی ارتباطی معلم، همبستگی مثبت و معناداری وجود دارد. مدل‌یابی معادلات ساختاری برازش مطلوبی را نشان داد. یافته‌ها حاکی از آن بود که هم جو مدرسه (۰,۲۸ = β) و هم درگیری تحصیلی (۰,۳۴ = β) اثر مستقیم و معناداری بر خودکارآمدی ارتباطی معلم دارند.
جو مدرسه و درگیری تحصیلی دانش‌آموزان، عوامل پیش‌بینی‌کننده مهمی برای خودکارآمدی ارتباطی معلمان هستند. این یافته‌ها بر اهمیت توجه هم‌زمان به بهبود محیط مدرسه و ارتقاء مشارکت دانش‌آموزان برای تقویت باورهای معلمان و در نتیجه، بهبود کیفیت روابط و فرآیندهای آموزشی تأکید می‌کند. پیشنهاد می‌شود برنامه‌های مداخله‌ای با تمرکز بر این سه سازه طراحی و اجرا گردد.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به مجله علوم روانشناختی است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-ND 4.0 | Journal of Psychological Science

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under the Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 International (CC BY-NC-ND 4.0)