پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای معتمدی

فاطمه کوهپایه‌زاده، عبدالله معتمدی، فریبرز درتاج، حسن اسکندری، نورعلی فرخی،
دوره ۱۸، شماره ۷۷ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده

زمینه: تغییرات جسمی و روحی در سالمندان ممکن است موجب کاهش امید و نشاط در زندگی آنان شود. تحقیقات به اثربخشی معنادرمانی اشاره دارد. اما مسئله این پژوهش این است که آیا بسته‌ی آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری به بهبود این نشانگان در معلمان سالمند بازنشسته کمک می‌کند؟ هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته‌ی آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری بر امید و نشاط معلمان بازنشسته بود. روش: روش این مطالعه شبه‏آزمایشی با طرح پیش‏آزمون و پس‏آزمون با گروه گواه بود. نمونه آماری این پژوهش شامل ۳۰ نفر از معلمان سالمند شهر کرمان بود که به روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب و به‌صورت تخصیص تصادفی در دو گروه آزمایش (۱۵ نفر) و گواه (۱۵ نفر) جایگزین شدند. شرکت‌کنندگان گروه آزمایش، ۱۲ جلسه، هفته‌ای ۲ بار آموزش معنادرمانگری که برگرفته از کتاب‌های روانشناسی مثبت نگر (سلیگمن و همکاران، ۲۰۰۰)، تکنیک‌های شناختی – رفتاری (استالارد، ۲۰۰۵؛ ترجمه علیزاده و همکاران، ۱۳۸۹) و معنادرمانگری (فرانکل) (ترجمه میلانی، ۱۳۹۶) بود را دریافت نمودند. برای جمع آوری داده‌ها از پرسشنامه امید میلر و پاورز (۱۹۸۸) و مقیاس اندازه گیری نشاط آکسفورد (۱۹۸۹) استفاده شد. داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: یافته‌ها نشان دادکه بسته آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری بر میزان نشاط (۰/۰۰۱=P) و امید (۰/۰۰۱=P) سالمندان اثربخش بود (۰/۰۰۱=P).  نتیجه‌گیری: بنابراین می‌توان گفت برگزاری دوره‌های آموزشی مبتنی بر معنادرمانگری می‏تواند در ارتقای امید و نشاط معلمان سالمند مفید واقع شود.
 

مرضیه پیری کامرانی، حسین سلیمی بجستانی، کیومرث فرح بخش، عبداله معتمدی،
دوره ۱۹، شماره ۹۳ - ( پاییز ۱۳۹۹(آذر) ۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه: مطالعات متعددی به بررسی انگیزش تحصیلی و انگیزش پیشرفت تحصیلی دانش ­آموزان پرداخته ­اند. اما پژوهشی که به تأثیر الگوی بومی مشاوره تحصیلی مبتنی بر بررسی مفهوم انگیزشی در تجارب زیسته بر انگیزش تحصیلی دانش­ آموزان پرداخته باشد مغفول مانده است.  هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر الگوی بومی مشاوره تحصیلی مبتنی بر بررسی مفهوم انگیزشی در تجارب زیسته و تأثیر آن بر انگیزش تحصیلی دانش ­آموزان بود. روش: پژوهش از نوع پیش ­آزمون پس ­آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری دانش ­آموزان مقطع متوسطه دوم شهر کرمانشاه در سال تحصیلی ۹۷-۹۸ بود، ۶۰ دانش ­آموز با روش نمونه ­گیری خوشه ­ای به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (۳۰ نفر) جایگزین شدند. ابزار پژوهش عبارت بودند از: پرسشنامه انگیزه تحصیلی والرند و همکاران (۱۹۸۵) و پروتکل آموزشی الگوی بومی مشاوره تحصیلی مبتنی بر بررسی مفهوم انگیزشی در تجارب زیسته دانش ­آموزان محقق ساخته (۱۳۹۷). تحلیل داده ­ها با استفاده از تحلیل کواریانس انجام شد. یافته ­ها: الگوی بومی مشاوره تحصیلی مبتنی بر بررسی مفهوم انگیزشی در تجارب زیسته بر انگیزش تحصیلی دانش آموزان در سطح (۰/۰۱ >p) مؤثر بود. نتیجه­ گیری: دانش­ آموزانی که در جلسات آموزشی الگوی بومی مشاوره تحصیلی مبتنی بر بررسی مفهوم انگیزشی شرکت کردند انگیزش تحصیلی بیشتری را به دست آوردند

محسن شکوهی یکتا، نگین معتمدیگانه، آمنه شاکری،
دوره ۲۰، شماره ۹۸ - ( بهار۱۴۰۰(اردیبهشت)، ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: رانندگی امری مهم و جدایی ­ناپذیر در انجام کار، فعالیت ­های اقتصادی و زندگی اجتماعی است. افزایش سطح شادکامی و ارتقاء خودکارآمدی رانندگان ازجمله عواملی است که با آموزش مهارت‌های روانی - اجتماعی قابل حصول است. در کشورهای مختلف توجه ویژه ­ای به سلامت­ روان رانندگان می­ شود و برنامه­ های متعددی در این زمینه طراحی و اجرا می­ گردد. به هر حال، در ایران به این مهم توجه نشده ­است. با توجه به بالا بودن آمار تصادفات ناشی از مشکلات روانشناختی رانندگان در ایران نیاز است که توجه به صحت و سلامت شغلی رانندگان در مرکز توجه ارائه ­کنندگان خدمات سلامت ­روان قرار گیرد. هدف: هدف از مطالعه حاضر بررسی تأثیر بسته آموزشی مهارت­ های روانی - اجتماعی بر شادکامی و خودکارآمدی عمومی رانندگان بود. روش: روش این پژوهش از نوع شبه تجربی با طرح پیش‌آزمون - پس‌آزمون تک گروهی بود. جامعه آماری شامل رانندگان شرکت واحد اتوبوس‌رانی مناطق ۱ تا ۲۲ شهر تهران بود که از میان آنها ۱۰۱ نفر از رانندگان به صورت گروه نمونه در دسترس انتخاب‌شده و آموزش‌های موردنظر را در زمینه بسته آموزشی توانش­های روانی - اجتماعی در تابستان ۱۳۹۵ در دانشگاه خواجه‌نصیرالدین طوسی دریافت کردند. این پروژه از سال ۱۳۹۰ آغاز شده و در فازهای مخلتف بر روی رانندگانی که متقاضی استخدام در شرکت واحد بودند اجرا گردیده ­است. برای ارزیابی اثربخشی برنامه آموزشی از دو مقیاس شادکامی مونش (کوزما، استون و استونز، ۲۰۰۰) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوارتز و جروسلم، ۱۹۹۵) استفاده شد. در این کارگاه ­ها که طی ۹ جلسه ۸۰ دقیقه ­ای برگزار شد، رانندگان در زمینه‌های مدیریت خشم، رانندگی انتقام‌جویانه، ارتباط مؤثر و مدیریت تنیدگی آموزش دیدند. داده‌ها با استفاده از آزمون تحلیل اندازه ­گیری ­های مکرر و t وابسته تجزیه‌وتحلیل شد. یافته ­ها: یافته­ های به‌دست‌آمده از آزمون تحلیل اندازه­ گیری ­های مکرر برای بررسی شادکامی نشان می ­دهد تفاوت­ بین میانگین ­ها در خرده آزمون تجربه مثبت در پیش­ آزمون (۱۰/۴۹ M=) و پس‌آزمون (۱۱/۲۹ M=) در سطح ۰/۰۵ P< معنادار است. نتایج حاصل از تحلیل آزمون t وابسته بر روی‌داده‌های حاصل از پرسشنامه ارزیابی خودکارآمدی عمومی نشان می ­دهد که اگرچه در میانگین نمرات پیش‌آزمون (۳۱/۸۱ M=) و پس‌آزمون (۳۲/۶۴ M=) تفاوت وجود دارد، بااین‌حال این تفاوت از نظر آماری معنادار نیست (۰/۰۵ P>). نتیجه ­گیری: شرکت در کارگاه توانش‌­ های روانی - اجتماعی اثر مثبتی بر عملکرد شرکت‌کنندگان در زمینه­ ی افزایش تجربه مثبت داشته است. بااین‌وجود تحلیل یافته­ ­ها، تفاوت معناداری را درزمینه‌ی افزایش احساس مثبت و خودکارآمدی عمومی و کاهش احساس و تجربه منفی نشان نمی‌دهد. یافته­ های حاصل از پژوهش حاضر نشان داد که بسته آموزشی توانشهای روانی - اجتماعی می ­تواند مداخله­ای مؤثر در بهبود سلامت ­روان رانندگان باشد.

فرنوش اوقانی اصفهانی، معصومه اسمعیلی، حسین سلیمی بجستانی، عبدالله معتمدی، محمد عسگری،
دوره ۲۰، شماره ۹۹ - ( بهار۱۴۰۰ (خرداد)، ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: مطالعات متعددی پیرامون سالمندان انجام شده است. اما پژوهشی که به شناسایی ابعاد استعلای سالمندی در زنان سالمند پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: هدف پژوهش حاضر، بررسی تجارب زیسته زنان سالمند ایرانی از ابعاد استعلای سالمندی بود. روش: پژوهش از نوع مطالعات کیفی با روش پدیدارشناسی بود. جامعه آماری تمامی سالمندان بالای ۶۰ سال شهر تهران در سال ۱۳۹۸ بود. نمونه ­گیری به روش هدفمند و حجم نمونه پس از اشباع نظری ۶ نفر بود. ابزارهای پژوهش حاضر عبارت بود از: مصاحبه­ های عمیق و نیمه ساختاریافته. تحلیل داده­ ها با استفاده از روش کلایزی انجام شد. یافته ­ها: ۶۰ مضمون فرعی و ۱۵ مضمون اصلی استخراج گردید که در نهایت منجر به شناسایی ۴ بعد یا مؤلفه مفهوم استعلای سالمندی شد. ابعاد استعلای سالمندی حاصل از این پژوهش عبارتند از: بعد تعالی ارتباطی، بعد تعالی خود، بعد تعالی جهان بینی و بعد موزونیت تجارب.
نتیجه ­گیری: مفهوم استعلای سالمندی و ابعاد آن در جامعه ایرانی با مفهوم استعلای سالمندی و ابعاد آن در سایر جوامع تفاوت دارد و زنان سالمند ایرانی که به استعلای سالمندی رسیده­ اند، به ویژگی ­های رشد یافته­ای اشاره می­ کنند که با آنچه در نظریه ­های سالمندی تحت عنوان خودشکوفایی یا استعلای سالمندی مطرح شده است، تفاوت­هایی دارد. از جمله این ابعاد متفاوت می­توان به موزونیت داشتن تجارب و تعالی در جهان بینی اشاره کرد. نتایج حاصل از این پژوهش می­تواند زمینه نظریه­پردازی بومی در حوزه سالمندشناسی روانی اجتماعی را فراهم آورد.

فرحناز جلویاری، سمیه کاظمیان، ابراهیم نعیمی، عبدالله معتمدی،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۵ - ( پاییز ۱۴۰۰(آذر)، ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: طلاق برای بسیاری از زنان به معنای رویارویی با فشار روانی مفرط و بی‌ثباتی هیجانی است. برای مقابله با چالش‌های پس از طلاق، لازم است زنان مطلقه با استفاده از راهبردهای مختلف از مقاومت بیشتری برخوردار ‌شوند. تقریباً تمامی پژوهش‌های انجام شده در ایران با موضوع زندگی پس از طلاق به فرآیند سازگاری پرداخته‌اند و انطباق‌پذیری به عنوان دروازۀ‌ ورودی سازگاری کمتر مورد توجه بوده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف کشف راهبردهای مؤثر در فرآیند انطباق‌پذیری در خلال سازگاری پس از طلاق در زنان مطلقه انجام شد.
روش: این پژوهش با رویکرد کیفی و روش نظریه زمینه‌ای در سال‌های ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ در شهر تهران انجام شد. جامعه‌ یا میدان مورد مطالعه این پژوهش، شامل تمامی زنان مطلقه شهر تهران در سال ۱۳۹۹ بود که حداقل ۳ سال از طلاق قانونی آنها سپری شده باشد (که فرصت و تجربۀ‌ مواجهه با چالش‌های زندگی پس از طلاق و امکان ورود به فرایند انطباق پس از طلاق را کسب کرده باشند)، نمونه‌ پژوهش با انتخاب ۱۲ زن مطلقه با بهره‌گیری از نمونه‌گیری گلوله برفی به حد اشباع رسید. برای جمع‌آوری داده‌ها از مصاحبۀ نیمه ساختاریافته استفاده شد. مصاحبه‌ها با استفاده از روش نظام‌مند کوربین و استراوس مورد تحلیل قرار‌گرفتند.
یافته ­ها: تحلیل تجارب مشارکت‌کنندگان، منجر به شناسایی ۷ مقوله اصلی ساخت هویتی تازه، تعامل با طلاق، مدیریت چالش‌های پس از طلاق، درگیر شدن در فعالیت‌های اجتماعی (تأثیرات محیطی)، ضربه‌گیرها (عوامل محافظت­ کننده)، مقابله‌های معنوی - مذهبی و کنار آمدن با عوامل خارج از کنترل شد.
نتیجه‌گیری: نتایج نشان داد بهره‌گیری زنان مطلقه از عوامل درونی و بیرونی می‌تواند به انطباق‌پذیری با زندگی پس از طلاق و قرار گرقتن آنان در مسیر سازگاری کمک کند. فهم دانش مبتنی بر تجربه زنان مطلقه از پیامدهای پس از طلاق و نحوه انطباق با آن، به گونه‌ای که در مطالعۀ حاضر آمده است، می‌تواند به زنان مطلقه، مشاوران و درمانگران درگیر در این حوزه برای تصمیم‌گیری و مداخلات مبتنی بر جنسیت کمک کند.

زهره معتمدی، غلامعلی افروز، علی اکبر ارجمندنیا،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۷ - ( زمستان ۱۴۰۰ (بهمن)، ۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: قدیمی‌ترین روش در آموزش‌وپرورش دانش ­آموزان تیزهوش، جهش تحصیلی است. به‌نحوی‌که دانش ­آموزان مستعد قادرند سال‌های تحصیلی نظام آموزش‌وپرورش عادی را سریع‌تر تمام کرده و یک یا چند سالی زودتر فارغ‌التحصیل شوند. با توجه به گزارش سازمان آموزش و پرورش استثنایی کشور درخواست جهش تحصیلی ۷۰ درصد بالاتر از استانداردها می‌باشد و هرساله این آمار رو به افزایش است ولیکن بااین‌حال پژوهشی که به مشکلات رفتاری و هیجانی دانش ­آموزان استفاده‌کننده از این طرح پرداخته باشد مغفول مانده است.
هدف: مقایسه و بررسی مشکلات رفتاری و هیجانی دانش­ آموزان استفاده‌کننده از جهش تحصیلی با دیگر دانش ­آموزان بوده است.
روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع علی - مقایسه‌ای است. جامعه آماری شامل دانش ­آموزان استفاده‌کننده از طرح جهش در سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۳۹۸ در استان خراسان رضوی بوده و از این جامعه ۲۸۶ دانش‌آموز جهش‌یافته ۱۶۵ دانش‌آموز با روش نمونه‌گیری تصادفی منظم انتخاب شدند و گروه همتا (تعداد ۳۸۴ نفر) نیز به‌عنوان گروه گواه از دانش ­آموزان هم‌پایه عادی با روش خوشه‌ای چندمرحله‌ای انتخاب شدند. برای جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه سنجش نقاط قوت و ضعف کودک (گودمن، ۱۹۹۷) استفاده و تحلیل داده‌ها با آزمون‌های تحلیل واریانس یک‌راهه، آزمون تعقیبی شفه، آزمون همبستگی پیرسون و رگرسیون چند متغیره هم‌زمان انجام پذیرفت.
یافته­ ها: نتایج نشان داد که مشکلات رفتاری هیجانی در همه خرده ­مقیاس‌ها (اختلال رفتار هنجاری، نشانگان هیجانی، مشکلات ارتباطی یا مشکلات با همسالان) در دانش ­آموزان که از جهش تحصیلی استفاده کرده‌اند در مقایسه با دیگر دانش ­آموزان هم‌پایه بالاتر می‌باشد
(۰۵/۰
(P<.
نتیجه‌گیری: دانش‌آموزانی که از جهش تحصیلی استفاده کرده بودند و سن تقویمی پایین­تری نسبت به همکلاسی های خود داشتند مشکلات رفتاری و هیجانی بیشتری را نشان دادند. پیشنهاد می ­شود از روش­های مبتنی بر غنی‌سازی محتوای آموزشی در آموزش و پرورش دانش آموزان تیز­هوش استفاده شود.

علیرضا نظام دوست مالفجانی، فرامرز سهرابی، عبدالله معتمدی، علی دلاور، حسین اسکندری،
دوره ۲۱، شماره ۱۲۰ - ( زمستان ۱۴۰۱ (اسفند)، ۱۴۰۱ )
چکیده

زمینه: اختلال در روابط اساس و زیربنای اختلال‌های هیجانی است و با توجه به رشد میزان مشکلات خلقی و ارتباطی خانواده‌ها، نگرانی در مورد کیفیت رابطه والد فرزندی در طول نوجوانی در سال‌های اخیر به‌طور چشمگیری افزایش یافته است.
هدف: پژوهش حاضر با در نظر گرفتن اهمیت نقش دلبستگی در رفع مشکلات ارتباطی خانواده‌ها، با هدف بررسی اثربخشی برنامه درمانی تدوین شده بر اساس برنامه خانواده درمانی مبتنی بر دلبستگی (ABFT) در بهبود رابطه بین نوجوانان افسرده و مضطرب با والدین آن‌ها انجام شد.
روش: روش اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ از نوع نیمه تجربی با طرح پیش‌آزمون، پس‌آزمون ﺑﺎ ﮔﺮوه گواه و پیگیری ۶ هفته‌ای ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از ﮔﺰﻳﻨﺶ ﺗﺼﺎدﻓﻲ ﻋﻀﻮﻳﺖ ﮔﺮوﻫﻲ اﺟﺮا گردید. جامعه آماری پژوهش حاضر ۹۳ نوجوان افسرده و مضطرب مراجعه‌کننده به مراکز مشاوره شهرستان رشت در رده سنی ۱۴ تا ۱۸ سال بودند؛ و بر اساس برنامه غربالگری (مصاحبه و اجرای آزمون DASS-۲۱) تعداد ۴۸ نفر انتخاب شدند و به‌طور تصادفی در گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. گروه آزمایش بسته آموزشی تدوین‌شده‌ی مداخله دلبستگی محور براساس برنامه (دیاموند و همکاران، ۲۰۱۴) را دریافت کردند. جهت تحلیل داده‌ها از روش تحلیل واریانس اندازه‌گیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: نتایج نشان داد مداخله‌ی به کار رفته باعث تفاوت معنی‌داری در بهبود رابطه بین گروه آزمایش و گواه می‌شود که نشان‌دهنده تأثیر مداخله و برنامه خانواده‌درمانی تدوین شده مبتنی بر دلبستگی، در بهبود بافت ارتباطی بین نوجوانان افسرده و مضطرب و والدین آن‌ها است و اثر این مداخله در مرحله پیگیری نیز بازگشت نداشته و پایدار مانده است.
نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه بسته آموزشی تدوین شده خانواده درمان مبتنی بر دلبستگی، راهکارهای مفیدی را برای کیفیت رابطه دلبستگی و بهبود بافت ارتباطی بین نوجوانان و والدینشان در اختیار والدین و درمانگران خانواده قرار می‌دهد، می‌توان این برنامه را به‌عنوان یک شیوه‌ی درمانی مؤثر تلقی کرد.

محبوبه باقری، ابوالقاسم عیسی مراد، عبدالله معتمدی، احمد برجعلی، مهدی خانجانی،
دوره ۲۵، شماره ۱۵۷ - ( بهار ۱۴۰۵(فروردین)، ۱۴۰۵ )
چکیده

زمینه: به‌دلیل ظهور نسل z شیوه‌های فرزندپروری به‌طور قابل‌توجهی دستخوش تغییر شده‌اند. نسلی که با تمایل بالا به فناوری، رفتار استقلال‌طلبانه و ارزش‌های اجتماعی در حال تحول شناخته می‌شود. این تحولات، چالش‌های تازه‌ای را برای والدین در مسیر برقراری ارتباط مؤثر و هدایت فرزندان نوجوانشان ایجاد کرده است. با توجه به اینکه یکی از ابعاد والدگری در عصر حاضر، والدگری در مواجهه با نوجوانان نسل z است، توجه به زندگی دیجیتال نوجوانان و نقش مدیریتی و نظارتی والدین در عصر تکنولوژی و فناوری ارتباطی ضروری است که در مطالعات گذشته در زمینه الگوهای والدگری مغفول مانده است. هدف: هدف این مطالعه شناسایی و مفهوم‌پردازی مؤلفه‌های اصلی والدگری موفق برای نوجوانان نسل Z، بر اساس دیدگاه‌های متخصصان بوده است.  روش: روش پژهش حاضر کیفی از نوع اکتشافی است. جامعه پژوهش حاضر شامل کلیه متخصصین در حوزه‌های روان‌شناسی، مشاوره خانواده و تعلیم و تربیت نوجوان بود که با استفاده از روش نمونه­گیری هدفمند، ۱۸ نفر به عنوان نمونه پژوهشی انتخاب شدند.  از روش مصاحبه نیمه­ساختار­یافته برای جمع­آوری  داده­ها بهره برده شد. یافته­ ها: داده‌ها از طریق تحلیل مضمون شش‌مرحله‌ای مورد بررسی قرار گرفت. این فرایند به شناسایی هشت مضمون اصلی و ۵۳ طبقه مفهومی منجر شد. نتایج نشان داد که والدگری موفق برای نسل Z شامل داشتن نگرشی مثبت به نوجوانی، برقراری ارتباط مؤثر، هدایت سازنده و متعادل، استفاده راهبردی از فناوری، تقویت استقلال و مهارت‌آموزی، و اصلاح باورهای محدودکننده والدینی است. نتیجه‌گیری: والدگری مؤثر در عصر دیجیتال مستلزم آگاهی از تفاوت‌های نسلی، حمایت عاطفی، انعطاف‌پذیری، و توانایی ایجاد روابطی محترمانه و باز با نوجوانان است. این یافته‌ها کاربردهای عملی مهمی برای طراحی برنامه‌های آموزشی هدفمند و راهبردهای مشاوره‌ای در جهت ارتقای مهارت‌های والدینی در دنیای امروز دارند.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به مجله علوم روانشناختی است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-ND 4.0 | Journal of Psychological Science

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under the Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 International (CC BY-NC-ND 4.0)