۶ نتیجه برای عوامل روانشناختی
فاطمه امیری زاده، سارا باقری، غلامرضا فرجی،
دوره ۱۸، شماره ۸۳ - ( ۸-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه: حفظ تعادل بدن، الزامی اولیه برای فعالیت های حرفه ای و شخصی محسوب میشود و همچنین عدم تعادل و اختلال در الگوی راه رفتن از عوامل مؤثر در سلامت جسمانی، روانی و اجتماعی بزرگسالان است. بر این اساس، آیا با استفاده از تمرینات برایتونیک میتوان سلامت جسمانی و به طبع آن سلامتروانی و اجتماعی را بهبود بخشید؟ هدف: تأثیر تمرینات برایتونیک برتعادل ایستا، پویا و عوامل روانشناختی در زنان بزرگسال بود. روش: این تحقیق، نیمه آزمایش، با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود. جامعهآماری این تحقیق زنان ۳۰-۵۰ ساله شهر تهران بودند که ۲۶ نفر از زنان بزرگسال (۳۰-۵۰ سال) به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایگزین شدند. ابزار عبارتند از:. برنامه تمرینی برایتونیک (دهقانیزاده، رحمتی ارانی و حیدری، ۱۳۹۷) و پرسشنامه سلامت عمومی (گلدبرگ و هیلر، ۱۹۷۹). تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون آماری t و آنالیز واریانس یکراهه انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد تفاوت معنیداری بین گروههای تحقیق از نظر تعادل ایستا وجود ندارد ولی در تعادل پویا بین گروهها تفاوت معنیداری وجود داشت، گروههای تحقیق از نظر شاخصهای اختلالات اجتماعی و افسردگی با یکدیگر تفاوت معنیداری نداشتند، در حالیکه از نظر اختلالات جسمانی، اضطراب و نمره کل عملکرد روانی با یکدیگر تفاوت معنیداری نشان دادند (۰/۰۰۱P<). نتیجه گیری: انجام تمرینات برایتونیک باعث بهبود تعادل پویا و برخی عوامل روانی مانند اضطراب و اختلالات جسمانی میشود و به عنوان راهکاری برای تقویت مهارتهای جسمانی و روانی در زنان بزرگسال پیشنهاد میشود.
پرستو تقوی دینانی، فریبرز باقری، جواد خلعتبری،
دوره ۱۹، شماره ۸۶ - ( ۲-۱۳۹۹ )
چکیده
زمینه: طلاق پدیدهای که در جوامع امروزی با سرعت زیاد در حال افزایش است و آثار و پیامدهای عمیق اقتصادی، اجتماعی، روانشناختی بسیاری بر مردان و زنان مطلقه دارد. هدف: این پژوهش با نگاهی کیفی به منظور کشف عوامل روانشناختی مؤثر در طلاق با توجه به شرایط فرهنگی و اجتماعی شهر تهران صورت گرفت. روش: دادههای مطالعه حاضر نتیجه مطالعه کیفی و مصاحبه عمیق با ۱۵ زن و مرد مطلقه در شهر تهران است که از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. روش جمع آوری دادهها از طریق مصاحبه نیمه ساختار یافته عمیق بود که تا زمان اشباع نظری ادامه یافت. برای تحلیل دادهها از تحلیل تماتیک (مضمون) به عنوان روش پژوهش انتخاب شد. یافته ها: در نهایت ۴۲۵ کد روانشناختی استخراج شدکه ۳۹۰ کد مربوط به بعد از ازدواج و ۳۵ کد مربوط به قبل از ازدواج است. درطبقه بعد از ازدواج چهار مؤلفه شناختی - منشی، رفتاری، هیجانی - عاطفی، تعارض در نقش ها و ویژگیهای جنسیتی و درطبقه قبل از ازدواج مؤلفه شناختی - منشی مطرح شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که عوامل روانشناختی در قبل و بعد از ازدواج در شکل گیری طلاق موثرند. شاخص های موجود در هر یک از مؤلفههای به صورت زنجیرهای و به همراه مقولات یا ابعاد دیگر میتواند به صورت علی، زمینه ساز و یا مداخله گر منجر به طلاق رسمی گردد.
ویسعلی بخشی خیلگاوانی، خدیجه علی آبادی، محمدرضا نیلی احمدابادی، صمد برزویان، علی دلاور،
دوره ۲۱، شماره ۱۱۶ - ( ۸-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه: سواد مالی، که به معنای داشتن دانش، نگرش و رفتارهای مرتبط با این حیطه است، اهمیت مضاعفی برای جوانان بخصوص دانشجویانی دارد که از وابستگی به سوی استقلال حرکت میکنند و اشتباهات مالی آن ها پیامدهای مستمری در آینده آن ها خواهد داشت. با وجود اهمیت سنجش و ارزیابی رفتارهای مالی، در زمینه بررسی این موضوع در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف: هدف این تحقیق سنجش میزان سواد مالی دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان گیلان و تحلیل رابطه چند متغیر روانشناختی و جمعیتشناختی با آن بود.
روش: تحقیق حاضر در ردیف پژوهشهای توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را ۶۱۳ نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان گیلان تشکیل میدهند که از میان آنها، ۲۴۲ نفر، به روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. دو پرسشنامه معینالدین (۲۰۱۱) و پرسشنامه پاتریچ و همکاران (۲۰۱۶) برای جمعآوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت.
یافتهها: یافته ها نشان داد که میانگین نمره دانشجو - معلمان در دانش مالی ۴/۵۰ (از ۲۴)، نگرش مالی ۶۰/۲۹ (از ۷۵) و رفتار مالی ۶۲/۴۵ (از ۱۰۰) است. همچنین بررسی رابطه متغیرهای روانشناختی و جمعیت شناختی با ابعاد سواد مالی نشان داد که به غیر از چند متغیر، در اغلب متغیرها وضعیت سواد مالی دانشجویان مشابه است و گروه های مختلف دانشجویی سواد مالی یکسانی دارند.
نتیجهگیری: این یافته ها نشان می دهند که سواد مالی دانشجویان، در بعد دانش در سطح بسیار پایینی قرار دارد ولی در دو بعد نگرش و رفتار وضعیت سواد مالی دانشجویان مناسب است. گروه های مختلف نیز سطح سواد مالی مشابهی دارند.
احمد دهقانفر، علی حسین صمدی، ابراهیم هادیان، روح الله شهنازی،
دوره ۲۲، شماره ۱۲۳ - ( ۳-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه: عوامل روانشناختی نقش مهمی در تصمیمات اقتصادی افراد دارند. اثرپذیری سرمایهگذاران از عواطف و احساسات روانشناختی بهخصوص احساس گناه و شرم میتواند بهعنوان ابزار کنترلی برای یکی از مهمترین چالشهای پیش روی سرمایهگذاران بخش خصوصی، یعنی اجرای تعهدات در قراردادهای سرمایهگذاری ایفای نقش کند. علیرغم اهمیت این عوامل روانشناختی، تحقیقات اندکی درباره میزان استفاده از این احساسات در بین سرمایهگذاران خصوصی انجامگرفته است.
هدف: هدف اصلی از این پژوهش بررسی میزان استفاده از عوامل روانشناختی شامل احساس گناه و شرم در سرمایهگذاران بخش خصوصی بهعنوان کنترل درونی در اجرای قراردادهاست.
روش: ۳۰۰ نفر از سرمایهگذاران استان فارس به شیوه نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده و با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته به سؤالات مطرح شده پاسخ دادند. برای تجزیهوتحلیل دادهها از روش تحلیل کلاس پنهان شامل آزمونهای نسبت احتمال ونگ-لو-مندل-رابین، لو-مندل-رابین تعدیل شده و پارامتریک بوتاسترپ استفاده شد.
یافتهها: تحلیل دادهها با استفاده از روش تحلیل کلاس پنهان وجود دو کلاس پنهان را تأیید میکند. گروه اول شامل ۵۰/۱۸ درصد از جمعیت است که با احتمال ۹/۶ درصد، بههیچعنوان از سازوکار شخص اول اجرای قرارداد (احساس گناه و شرم) استفاده نمیکنند و با احتمال ۹۰/۴ درصد از آن به طور نسبی استفاده میکنند. گروه دوم شامل ۴۹/۸۲ درصد از جمعیت است که با احتمال ۲۹/۸ درصد، افراد بههیچعنوان توجهی به احساس گناه و شرم در سرمایهگذاریهای خود ندارند و با احتمال ۷۰/۲ درصد از سازوکار شخص اول اجرای قرارداد (احساس گناه و شرم) به طور نسبی استفاده میکنند.
نتیجهگیری: باتوجهبه میزان استفاده از احساس گناه و شرم در سرمایهگذاران بخش خصوصی، بایستی سامانههایی طراحی شوند که توانایی ذخیره و بهاشتراکگذاری شهرت اخلاقی فعالان اقتصادی و معاملات گذشته آنها را با کمترین هزینه دارند.
فاطمه بیناباجی، دکتر حمید رضایی فر، دکتر محمد محمدی، دکتر منیره صالح نیا،
دوره ۲۲، شماره ۱۲۸ - ( ۸-۱۴۰۲ )
چکیده
زمینه: عوامل روانشناختی در محل کار نه تنها شرایط شغلی فرد بلکه در بازنشستگی مطلوب یا بازگشت مجدد به همان شغل نیز تأثیرگذار است. در پژوهش حاضر چالش ها و راهکارهای روانشناختی بازگشت به کار با توجه به اینکه در پژوهشهای سابق به آن پرداخته نشده بود بررسی شد.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی چالشها و راهکارهای روانشناختی کارکنان بازنشسته پس از اشتغال مجدد به کار بود.
روش ها: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و بر حسب نحوه ی گردآوری دادهها، توصیفی از نوع پیمایشی است. روش نمونهگیری هدفمند استفاده شده است. معیارهای انتخاب خبرگان تسلط نظری، تجربه عملی، تمایل و توانایی مشارکت در پژوهش و دسترسی است با در نظر گرفتن معیارهای یادشده و اطمینان بیشتر در نهایت ۲۵ تن از خبرگان در حوزهی منابع انسانی، رفتار سازمانی، آموزش و پرورش انتخاب شده است. تجزیه و تحلیل دادهها با رویکرد تفسیری ساختاری باروش ماتریس ضرایب تحلیل اثر متقاطع میباشد.
یافته ها: متغیرهای وابسته در این تحقیق، فاکتورهایی همچون نیازهای معیشتی و مادی، نیازهای ارتباطی و عاطفی، نیازهای روانشناختی، سلامتی روانشناختی، توسعه اجتماعی، ساختارآموزشی می باشند که بیشتر تحت تأثیر سایر عوامل هستند. در این تحقیق استراتژی معیشت محور، ویژگی های شغل، بهبود کیفیت زندگی، جزء متغیرهای مستقل می باشد. متغیرهای تأثیرگذار شامل متغیرهایی چون استراتژی کارآفرینی، ذینفعان، سیاستهای حمایتی، سیاستهای طراحی آموزشی و تخصیص بودجه اقتصادی می باشند که جزء متغیرهای کلیدی برای اشتغال مجدد کارکنان بازنشسته آموزش و پرورش به شمار میروند. متغیرهای پیوندی از قدرت نفوذ و وابستگی بالایی برخوردار است که در این تحقیق متغیر دووجهی کشف نشده است.
نتیجه گیری: با توجه به یافتهها میتوان نتیجه گرفت در نظر گرفتن و ایجاد یک سیستم حمایتی در محیط شغلی افراد با تأثیرگذاری زیاد در تمامی سطوح روانشناختی میتواند بر بهبودی روند اشتغال مجدد کارکنان بازنسشته تأثیرگذار باشد.
ایرج کلانترهرمزی نژاد، غلامحسین برکت، منوچهر جوانمردی،
دوره ۲۳، شماره ۱۳۵ - ( ۳-۱۴۰۳ )
چکیده
زمینه: ارتباط میان محیط فیزیکی و جو روانشناختی مدرسه، میتواند تأثیرات بسیار گستردهای بر عملکرد تحصیلی، رفتارها، احساسات و ارتباطات دانشآموزان داشته باشد. بنابراین، تحلیل ارتباط میان مدل توسعه فیزیکی مدارس و بهبود جو روانشناختی میتواند به طراحان و مدیران آموزشی کمک کند تا محیطهای مناسبی برای رشد و توسعه دانشآموزان فراهم کنند. در انتها، مطرح است که اغلب در محیطهای آموزشی ایران، الگوهای بومی و منطبق با شرایط جامعه محلی برای بهبود جو روانشناختی مدارس وجود ندارد، بنابراین نیاز به ایجاد یک الگوی بومی و مناسب برای بهبود جو روانشناختی مدارس احساس میشود.
هدف: هدف این مطالعه طراحی الگوی توسعه فیزیکی مدارس برای بهبود جو روانشناختی مدارس متوسطه دوم بود.
روش: در پژوهش حاضر از روش داده بنیاد استفاده شد. جامعه آماری پژوهش حاضر را متخصصان، صاحبنظران و مدیران متخصص مستقر در آموزش و پرورش ناحیه یک اهواز بود که در زمینه توسعه فیزیکی مدارس فعالیت داشتند. حجم نمونه مشتمل بر ١٦ نفر بود که با روش هدفمند انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها مصاحبه عمیق نیمه ساختاریافته بود. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها پس از مکتوب کردن مصاحبهها، داده های جمع آوری شده به کمک کدگذاری واکاوی شد و طبقهبندی طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد.
یافته ها: الگوی مستخرج از تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش در بخش کدگذاری انتخابی در قالب شش مقوله اصلی و ۱۳ مقوله فرعی طراحی شد. چهار مقوله معماری و طراحی محیط، ایمنی، فضاهای مسقف، فضاهای باز، شرایط علّی اثرگذار بر پدیده محوری شناسایی شد. دو مقوله در مورد شرایط زمینهای برای ایجاد پدیده مورد مطالعه ایجاد شد و چهار مؤلفه فرهنگ مدرسه، ارتباط و مشارکت اجتماعی، منابع انسانی و محیط عاطفی به عنوان مداخله گر شناسایی شد.
نتیجهگیری: نتایج نشان داد برای بهبود جو روانی مدارس، طراحی فضای فیزیکی محیط درونی که در رأس آن ها کلاس درس است، نیاز به توجه در طراحی است. براساس نتایج این مطالعه می توان پیشنهاد کرد که مدیران آموزش وپرورش به ویژه بخش نوسازی مدارس به مسئله محیط فیزیکی مدارس متناسب با سن دانش آموزان توجه ویژه ای داشته باشد و معماری ساختمان ها و فضاهای هر مقطع تحصیلی را متناسب با روحیات، سن، علایق دانش آموزان طراحی نمایند.