پیام خود را بنویسید

جستجو در مقالات منتشر شده


۷ نتیجه برای مردان

ابوالفضل حسینی قیداری، محمود گودرزی، حمزه احمدیان، یحیی یاراحمدی،
دوره ۱۹، شماره ۸۷ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

زمینه: باورهای غیر منطقی ارتباطی، تمایز یافتگی فردی و سرخوردگی زناشویی از عواملی است که باعث به وجود آمدن گرایش طلاق در مردان می­ شود. اما مسئله اصلی اینست آیا بین باورهای غیرمنطقی ارتباطی و تمایزیافتگی با واسطه گری عملکرد جنسی و سرخوردگی زناشویی با گرایش به طلاق مردان رابطه معنی داری وجود دارد؟ هدف: ارائه مدل علّی گرایش به طلاق مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره براساس باورهای غیرمنطقی ارتباطی و تمایزیافتگی فردی با نقش واسطه‌ای عملکرد جنسی و سرخوردگی زناشویی بود. روش: پیمایشی از نوع همبستگی و تحلیلی بود. جامعه آماری شامل کلیه مردان متأهل مراجعه کننده به مراکز مشاوره در سراسر شهر تهران بود، به روش نمونه گیری تصادفی در دسترس تعداد ۲۴۰ نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار عبارتند از: پرسشنامه­ های استاندارد شده باورهای ارتباطی آدیلسون و اپشتاین، تمایزیافتگی فردی (۱۹۸۲)، عملکرد جنسی مردان (FSEI) روزن و همکاران (۲۰۰۰)، سرخوردگی زناشویی نیهویس و بارتل (۲۰۰۶) و گرایش به طلاق روزلت، جانسون و مورو (۱۹۸۶). داده­ ها با استفاده آزمون ­های رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر تحلیل شد. یافته ­ها: مؤلفه ­های باورهای غیرمنطقی ارتباطی و تمایزیافتگی فردی با نقش واسطه‌ای عملکرد جنسی و سرخوردگی زناشویی در گرایش به طلاق مردان رابطه دارد (۰/۰۵>p). نتیجه ­گیری: کاهش سرخوردگی زناشویی و باورهای غیرمنطقی ارتباطی می ­توانند در کنار افزایش تمایزیافتگی فردی و عملکرد مناسب جنسی مردان در کاهش گرایش به طلاق مردان دارای مشکل زناشویی، تأثیر مثبتی بگذارند.

فرزانه تمرچی، اسماعیل اسدپور، کیانوش زهراکار،
دوره ۲۰، شماره ۱۰۷ - ( ۸-۱۴۰۰ )
چکیده

زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطه‌ای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالی‌که امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب ‌دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته ‌شدن این تعهد و رخ‌دادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سبب‌ساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینه‌ساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، به‌منظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانواده‌ها است.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینه‌ای انجام گرفت. جامعۀ مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سال‌های ۹۶ تا ۹۹ به مراکز مشاورۀ استادروزبه، راه‌نو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکت‌کنندگان، ۱۱ مرد و ۱۰ زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبۀ عمیق نیمه‌ساختاریافته بود. تحلیل داده‌ها به روش سه‌مرحله‌ای اشتراوس و کربین (۱۹۹۰) انجام شد.
یافته‌ها: از تجزیه تحلیل داده‌ها در مرحلۀ کدگذاری باز، دو دسته مقولۀ اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - ‌رابطه‌ای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقولۀ فرعی شامل: شرایط مداخله‌گر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگی­های مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقولۀ (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقۀ اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخ‌دهنده) حاصل شد.
نتیجه‌گیری: زنان و مردان خیانت‌کار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا می‌کردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق می‌شدند.

فرشید ضیایی، پرویز شریفی درامدی، نورعلی فرخی،
دوره ۲۲، شماره ۱۲۶ - ( ۶-۱۴۰۲ )
چکیده

 زمینه: یکی از شایع‌ترین اختلال خلقی، افسردگی است. این اختلال همیشه منجر به مختل شدن سازگاری اجتماعی و عملکرد زندگی روزمرۀ افراد می‌شود. مدیریت حافظۀ هیجانی به عنوان روشی مبتنی بر نظم­ جویی هیجانات، از روش‌های پذیرفته شده در بهبود بسیاری از اختلالات روانشناختی از جمله افسردگی است. با وجود استفاده از برنامۀ آموزشی مدیریت حافظه هیجانی در پژوهش‌های مختلف، مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی آموزش مدیریت حافظۀ هیجانی بر سازگاری اجتماعی در زنان و مردان با علائم افسردگی پرداخته‌اند.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی بستۀ آموزشی مدیریت حافظۀ هیجانی بر سازگاری اجتماعی در زنان و مردان با علائم افسردگی انجام شد.
روش: طرح پژوهش حاضر، نیمه‌آزمایشی از نوع پیش‌آزمون - پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری سه ماهه بود. جامعۀ آماری پژوهش شامل تمامی کارکنان زن و مرد سازمان بنادر و دریانوردی و پرسنل نیروی دریایی ارتش ساکن در شهر تهران و خانواده‌های آن‌ها بودند که به دلیل افسردگی طی سال‌ ۱۳۹۶ لغایت ۱۳۹۷ به یک مرکز مشاوره در شهر تهران مراجعه کرده بودند. نمونۀ آماری از بین افراد جامعۀ آماری به صورت در دسترس و هدفمند انتخاب شده و به طور تصادفی در دو گروه ۳۰ نفری (هر گروه: ۱۵ نفر مرد و ۱۵ نفر زن) آزمایش و گواه قرار داده شدند. گروه آزمایش به مدت ۱۲ جلسه ۷۵ دقیقه‌ای در جلسات آموزش مدیریت حافظۀ هیجانی (برنامه محقق ساخته) شرکت کردند و در این مدت به گروه گواه هیچ گونه آموزشی داده نشد. جهت جمع‌آوری داده ­ها از پرسش‌نامه‌های سازگاری اجتماعی (بل، ۱۹۶۱) و افسردگی (بک و همکاران، ۱۹۹۶) استفاده ‌شد. جهت تحلیل داده‌ها از آزمون تحلیل واریانس با اندازه‌گیری مکرر و برای محاسبات آماری از SPSS نسخۀ ۲۵ استفاده شد.
یافته ­ها: یافته‌های پژوهش نشان داد که آموزش بستۀ مدیریت حافظۀ هیجانی بر سازگاری اجتماعی مردان و زنان افسرده تأثیر مثبت و معناداری دارد. همچنین بین میانگین نمرات سازگاری اجتماعی پیش‌آزمون، پس‌آزمون و پیگیری تفاوت معناداری وجود دارد (۰/۰۰۱P<).
نتیجه ­گیری: با توجه به نتایج به دست آمده، به نظر می‌رسد در برنامۀ آموزشی مدیریت حافظۀ هیجانی افراد می‌آموزند چطور با یکدیگر تعامل کنند، هیجانات خود را به‌ صورت مناسب بروز دهند، مشکلات ابراز هیجانی خود را تصحیح کنند. بنابراین با افزایش ظرفیت دانش هیجانی و ارتباطی، سازگاری اجتماعی افراد ارتقاء می‌یابد.

مهنوش ایزدی، امید مرادی، کیوان کاکابرایی،
دوره ۲۳، شماره ۱۳۳ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه: آموزش سلامت جنسی برای ترویج رشد جنسی سالم، کاهش پیامدهای منفی رفتارهای جنسی پرخطر و ایجاد پایه ای برای بزرگسالی سالم بسیار مهم است.
هدف: هدف از انجام پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بسته آموزشی سلامت جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان و مردان در آستانه ازدواج شاغل در دانشگاه علوم ­پزشکی کرمانشاه در نیمه اول سال ۱۴۰۲ می‌باشد.
روش: روش پژوهش نیمه ­آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل را تمامی زنان و مردان شاغل در دانشگاه علوم­ پزشکی کرمانشاه که در آستانه ازدواج بود، تشکیل دادند. جهت انتخاب نمونه به روش نمونه ­گیری هدفمند، ۴۰ نفر از زنان و مردان شاغل در دانشگاه علوم ­پزشکی کرمانشاه که در آستانه ازدواج بودند جهت استخراج مؤلفه‌های سلامت جنسی و برای بررسی تأثیر متغیر مستقل (رویکرد بسته آموزشی تدوین شده ۱۰ زوج و برای گروه گواه نیز ۱۰ زوج) انتخاب شدند. آزمودنی‌ها در هر دو گروه، قبل و بعد از آموزش به پرسشنامه دانش و نگرش جنسی بشارت (۱۳۹۲) پاسخ دادند. گروه آزمایش به مدت ۸ جلسه ۴۰ دقیقه‌ای آموزش سلامت جنسی را دریافت کردند. جهت تحلیل داده‌ها از تحلیل کوواریانس با استفاده از نرم‌افزار SPSS نسخه ۲۶ استفاده شد.
یافته‌ها: نتایج نشان داد مداخله آموزشی سلامت جنسی بر دانش و نگرش جنسی زنان و مردانی که در آستانه ازدواج هستند تأثیر معناداری داشته است (۰/۰۰۱p<).
نتیجه‌گیری: بر اساس یافته‌های پژوهش، می‌توان نتیجه گرفت که بسته مداخله آموزشی سلامت جنسی برای دانش و نگرش جنسی زنان و مردانی که در آستانه ازدواج قرار دارند تأثیر دارد و منجر به بهبود سطح دانش و نگرش جنسی در زنان و مردان می ­شود.

محمدمهدی بهادرمطلق، محسن رسولی، مسعود گرامی پور، فرشاد محسن زاده،
دوره ۲۳، شماره ۱۳۴ - ( ۲-۱۴۰۳ )
چکیده

زمینه: مطالعات پیشین نشان می ­دهد شناسایی عوامل روانی و اجتماعی پیش از ازدواج از جمله؛ مسئولیت­ پذیری، بلوغ عاطفی، انعطاف پذیری، خوش­بینی، تعهد به همسر و زندگی، صمیمیت زوجی، مدیریت مالی، انتظارات واقع­ بینانه، ارتباط مثبت و سازنده با خانواده ­های اصلی، احترام به خانواده اصلی در موفقیت ازدواج زوج ­ها تأثیر دارد و آشنایی پیش از ازدواج از عوامل مهم پیشگیری از مشکلات در رابطه است، اما بررسی این عوامل به شکل تجارب زیسته در جامعه مورد پژوهش، شکاف تحقیقاتی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل روانی - اجتماعی پیش از ازدواج از نقطه نظر تجارب زیسته زنان و مردان متأهل موفق از دوره پیش از ازدواج انجام شد.
روش: این پژوهش با استفاده از رویکرد کیفی و به شیوه پدیدارشناسی توصیفی انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی زنان و مردان موفق از دوره پیش از ازدواج شهرستان شهریار در سال ۱۴۰۰ بود. گروه نمونه با انتخاب ۱۲ نفر (شناسایی از طریق فراخوان مجازی) دارای ازدواج موفق (۵ مرد و ۷ زن) با استفاده از روش نمونه ­گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع ­آوری داده ­ها از روش مصاحبه نیمه ­ساختاریافته (۷۰ تا ۹۰ دقیقه) تا رسیدن به اشباع نظری استفاده شد. متن مصاحبه­ها کلمه به کلمه پیاده شد و داده ­ها به روش هفت مرحله­ ای کلایزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ­ها: تجزیه و تحلیل مصاحبه­ها منجر به ۴ مضمون (عوامل فردی و شخصیتی، عوامل تعاملی زوج، عوامل مربوط به خانواده­ های اصلی و عوامل اجتماعی - فرهنگی و بافتی)، ۳۰ زیر مضمون و ۱۲۳ کد مفهومی شد.
نتیجه‌گیری: بنابراین، شناسایی و درک عوامل روانیاجتماعی پیش از ازدواج مؤثر بر موفقیت ازدواج می ­تواند به عنوان الگو و مسیری برای موفقیت و سازگاری بهتر زوج ­ها قلمداد شود و برای روانشناسان و مشاوران در جهت تدوین کاربست مشاوره ازدواج، مفید واقع شود و در نهایت سلامت جامعه را به همراه داشته داشته باشد.

سمیرا فرزین، حسین محققی، ابوالقاسم یعقوبی، رسول کردنوقابی،
دوره ۲۴، شماره ۱۴۶ - ( ۲-۱۴۰۴ )
چکیده

چکیده
زمینه: خودشکوفایی که تعداد بسیار اندکی از افراد موفق به دستیابی به آن می گردند، می تواند منجر به احساس خوشبختی و رضایت از زندگی گردد. این مرحله رشدی مبتنی بر ادراک افراد از کیفیت فرزندپروری که تجربه کرده اند و عواملی که به طور غیر مستقیم در شکل گیری آن نقش دارند می-باشد. زنان و مردان متأهل در جایگاه والدین فعلی یا آینده، در پرورش افراد خودشکوفا سهم بسزایی دارند. با این وجود عوامل زمینه ساز خودشکوفایی در آنان به عنوان مهمترین الگوی تربیتی تاکنون شناسایی نشده است، بنابراین در این پژوهش مورد مطالعه قرار گرفته اند.
هدف: این پژوهش با هدف ارزیابی برازش مدل ساختاری از روابط بین فرزندپروری ادراک شده، انعطاف پذیری روانشناختی و خودشکوفایی در زنان و مردان متأهل انجام شد.
روش: روش این پژوهش پژوهش توصیفی- همبستگی بود که با استفاده از مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زنان و مردان متأهل شهر شیراز در سال ۱۴۰۱ بود. حجم نمونه شامل ۴۰۹ نفر بوده که به شیوه نمونه گیری طبقه ای نسبی انتخاب شدند. جهت گردآوری داده¬ها پرسشنامه های خودشکوفایی اهواز اسماعیل خانی (۱۳۸۰)، فرزندپروری ادراک شده گرولنیک و همکاران (۱۹۹۷) و انعطاف پذیری روانشناختی بن ایتژاک و همکاران (۲۰۱۴) و به منظور تحلیل داده ها، نرم افزارهای SPSS و AMOS مورد استفاده قرار گرفتند.
یافته ها: بر مبنای یافته ها، مسیر مستقیم حمایت والدین از خودپیروی بر انعطاف پذیری روانشناختی، مهرورزی والدین و انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی معنادار شد. همینطور بر اساس نتایج آزمون بوت استراپ، حمایت والدین از خودپیروی با نقش میانجی انعطاف پذیری روانشناختی بر خودشکوفایی اثر غیر مستقیم و معنادار داشته است (۰۵/۰ P<).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این پژوهش، به منظور پرورش افراد خودشکوفا در جامعه پیشنهاد می گردد نهادهای تربیتی به‌ویژه اداره های آموزش و پرورش، علاوه بر برنامه‌ریزی درون سازمانی، برنامه‌ریزی بلندمدت و کلان جهت دوره¬های آموزشی خودشکوفایی مبتنی بر فرزندپروری مطلوب و نیز انعطاف پذیری روانشناختی برای زنان و مردان متأهل داشته باشند.
حسین ابوذری، غلامعلی افروز، سید سعید پورنقاش تهرانی، مسعود غلامعلی لواسانی،
دوره ۲۴، شماره ۱۵۰ - ( ۶-۱۴۰۴ )
چکیده

زمینه: مردان متأهل دچار اعتیاد، به دلیل مسئولیت‌های خانوادگی و انتظارات اجتماعی، بیش از دیگران در معرض آسیب‌های ناشی از اعتیاد قرار دارند. در همین راستا، برنامه‌های درمانی متعددی برای بهبود وضعیت افراد مبتلا به اعتیاد ارائه شده‌اند که برخی از آنها به ابعاد روانشناختی، معنوی و خانوادگی این افراد توجه ویژه‌ای دارند. علی‌رغم شواهد موجود در خصوص اثرات مثبت معنویت و حمایت خانواده بر درمان اعتیاد، هنوز شکاف‌های پژوهشی مهمی در این حوزه وجود دارد.
هدف: هدف اصلی این پژوهش، تدوین و ارزیابی اثربخشی برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده‌محور بر افزایش بهزیستی روانشناختی و عزت نفس مردان معتاد به مواد بود.
روش: روش پژوهش حاضر نیمه­آزمایشی از نوع پیش‌آزمون-پس‌آزمون با گروه گواه و پیگیری دو ماهه بود. جامعه پژوهش شامل تمامی مردان متأهل دچار اعتیاد شهرستان یزد در سال ۱۴۰۲ بود که از این میان ۳۰ خانواده با روش نمونه‌گیری در دسترس انتخاب شدند. شرکت کنندگان به مقیاس بهزیستی روانشناختی (ریف، ۱۹۸۹) و مقیاس عزت نفس (روزنبرگ، ۱۹۶۵) پاسخ دادند. مشارکت­کنندگان در گروه آزمایش ۱۰ جلسه ۹۰ دقیقه‌ای بسته درمانی محق‌ساخته را دریافت کردند در حالی که گروه گواه تا پایان دوره پیگیری هیچ مداخله‌ای دریافت نکرد. داده‌ها با استفاده از روش تحلیل واریانس با اندازه­گیری مکرر و نسخه ۲۷-SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ­ها: یافته­های پژوهش نشان دادکه برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده‌محور بر افزایش بهزیستی روانشناختی و مولفه­های آن و همچنین بر بهبود عزت­نفس مردان معتاد به مواد در مراحل مداخله و پیگیری مؤثر واقع شده و دارای اثربخشی معنادار بین گروه‌های آزمایش و گروه گواه است (۰۵/۰ >P).
نتیجه‌گیری: باتوجه به یافته­های پژوهش با استفاده از برنامه درمانی یکپارچه توحیدی خانواده‌محور، می­توان بهزیستی روانشناختی و عزت نفس را در مردان مبتلا به اعتیاد بهبود و ارتقا داد. یافته­های مذکور می­تواند برای کمک به این گروه از افراد توسط مددکاران اجتماعی، مشاوران و روانشناسان مورد استفاده قرار گیرد.

 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وبگاه متعلق به مجله علوم روانشناختی است.

طراحی و برنامه‌نویسی : یکتاوب افزار شرق

© 2025 CC BY-NC-ND 4.0 | Journal of Psychological Science

Designed & Developed by : Yektaweb

Creative Commons License
This work is licensed under the Creative Commons Attribution-NonCommercial-NoDerivatives 4.0 International (CC BY-NC-ND 4.0)