۳ نتیجه برای نیازهای بنیادین روانشناختی
نازیتا اخلاقی نوشری، کیوان کاکابرایی، حسن امیری، کریم افشاری نیا،
دوره ۱۸، شماره ۷۷ - ( ۵-۱۳۹۸ )
چکیده
زمینه: خانواده و زوجین ممکن است در کارکردها و متغیرهای مختلفی دچار مشکل شوند که اساسی ترین آنها، نیازهای بنیادین روانشناختی است. پژوهش ها اثربخشی خانواده درمانگری ساختاری بر متغیرهای مختلفی را نشان داده اند، اما نیازهای بنیادین روانشناختی زوجین ورزشکار مورد غفلت واقع شده است. هدف: این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی خانواده درمانگری ساختاری بر ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی زوجین ورزشکار انجام شد. روش: این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه آزمایش و گروه گواه بود. جامعه آماری این پژوهش را تمامی زوج های ورزشکار شهر تهران در سال ۱۳۹۷ تشکیل دادند. از این جامعه، ۴۰ زوج به صورت در دسترس انتخاب شدند و بصورت تصادفی در دو گروه (۲۰ زوجی) آزمایشی و گواه جایگزین شدند. شرکت کنندگان مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (گنیه، ۲۰۰۳) را تکمیل کردند، سپس طرح مداخله خانواده درمانگری ساختاری مینوچین (۲۰۱۳) برای گروه آزمایش اجرا شد اما برای گروه گواه، هیچ گونه مداخله ای اعمال نشد. داده ها با روش تحلیل کواریانس تحلیل شد. یافته ها: نتایج آنالیز کواریانس چندمتغیره و آزمون تعقیبی نشان داد که خانواده درمانگری ساختاری بر ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی زوجین ورزشکار و مولفه های آن خودپیروی، شایستگی و ارتباط تأثیر معنی داری دارند (۰/۰۰۱p<). نتیجه گیری: به منظور ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی زوجین ورزشکار و در نتیجه بهبود کیفیت زندگی زوجین می توان از خانواده درمانگری ساختاری استفاده کرد.
عاشور محمد کوچکی، کاظم شریعت نیا، اردشیر اسدی، ارسطو میرانی،
دوره ۲۱، شماره ۱۱۸ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
زمینه: شادکامی از مؤلفههای اصلی کیفیت زندگی در همهی گروههای سنی بهویژه دانشجویان است. مطالعات نشان داده است که شادکامی با عوامل بزرگ شخصیت بهویژه روان آزردگیگرایی، برونگردی و مسئولیتپذیری همبستگی معنیداری دارد. علاوه بر آن ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی یکی از شروط اساسی برای دستیابی به شادکامی و رضایت از زندگی است. بااینحال نقش این مؤلفهها در جمعیت دانشجویی مورد مطالعه قرار نگرفته است.
هدف: هدف پژوهش حاضر ارزیابی نقش میانجیگری نیازهای بنیادین روانشناختی در رابطه بین ویژگیهای شخصیتی و شادکامی دانشجویان بود.
روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و به روش مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری این پژوهش دانشجویان مقاطع کارشناسی و کاشناسیارشد سال تحصیلی ۱۳۹۹-۱۴۰۰ دانشگاههای استان گلستان بودند. از میان این جامعه نمونهای متشکل از ۳۵۶ نفر دانشجوی دختر و پسر با استفاده از روش نمونهگیری تصادفی خوشهای انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از پرسشنامههای فرم کوتاه ویژگیهای شخصیتی نئو (NEO-PI) (۱۹۹۶)، مقیاس ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی گاینه (BNGS) (۲۰۰۳) و مقیاس شادکامی آکسفورد (OHI) (۲۰۰۲) استفاده شد. دادهها با استفاده از روش مدلیابی معادلات ساختاری (SEM) و با نرمافزار لیزرل نسخه (۸/۷۱) مورد تحلیل قرار گرفتند.
یافتهها: نتایج نشان داد که در همهی شاخصهای برازش، مدل ساختاری شادکامی از برازش مناسب و قابل قبولی برخوردار است. مطابق با نتایج پژوهش روانآزردگی با شادکامی رابطه منفی (۰/۲۹-)، برونگردی (۰/۳۱)، و ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی (۰/۵۰) با شادکامی رابطه مثبت و معنیدار داشتند (۰/۰۵ >P). در مجموع این متغیرها توانستند ۳۶ درصد از واریانس متغیر شادکامی را پیشبینی و تبیین نمایند.
نتیجهگیری: به نظر میرسد افرادی که روانآزردگیگرایی پایینتر برونگردی بالاتر را تجربه میکنند شادکامی بیشتری را تجربه میکردند. علاوه بر این ارضای نیازهای بنیادین روانشناختی با افزایش شادکامی دانشجویان مرتبط بود.
مینا قنبریان، فرزانه هومن، فریبا حافظی، مرضیه مشعل پورفرد،
دوره ۲۴، شماره ۱۵۵ - ( ۱۱-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه: نگرش به روابط فرازناشویی نهتنها بر پایداری روابط زناشویی تأثیرگذار است، بلکه پیامدهای روانشناختی و اجتماعی گستردهای نیز به همراه دارد.. بنابراین بررسی سازههای روانشناختی تأثیرگذار بر نگرش به روابط فرازناشویی در جهت تحکیم بنیان خانواده یک ضرورت کابردی است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش میانجی تعهد زناشویی در رابطه نیازهای بنیادین روانشناختی و تمایز یافتگی خود با نگرش به روابط فرازناشویی در دانشجویان انجام شد.
روش: پژوهش حاضر توصیفی- همبستگی از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانشجویان زن متأهل دانشگاه آزاد اسلامی واحد اهواز در سال تحصیلی ۱۴۰۳-۱۴۰۲ بودند که از طریق نمونهگیری خوشهای تعداد ۳۴۱ نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل؛ مقیاس نگرش به روابط فرازناشویی (ویتلی، ۲۰۰۸)، مقیاس نیازهای بنیادین روانشناختی(لاگاردیا، رایان، کوچمن و دسی، ۲۰۰۰)، مقیاس تمایز یافتگی خود(اسکورن و فریدلندر، ۱۹۹۸) و مقیاس تعهد زناشویی(آدامز و جونز، ۱۹۹۷) بود. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS,۲۶ و AMOS,۲۶ با استفاده از مدلیابی تحلیل مسیر استفاده شد.
یافتهها: نتایج بیانگر برازش مطلوب مدل پژوهش بود. نتایج نشان داد که نیازهای بنیادین روانشناختی، تمایز یافتگی خود و تعهد زناشویی به ترتیب با اندازه اثرهای ۲۳۱/۰- (۰۰۱/۰=P)، ۱۹۶/۰- (۰۰۴/۰=P) و ۳۵۷/۰- (۰۰۱/۰=P) اثر مستقیم معناداری بر نگرش به روابط فرازناشویی دارند، و نیازهای بنیادین روانشناختی و تمایز یافتگی خود به ترتیب با اندازه اثرهای ۳۹۴/۰ (۰۱/۰= P) و ۳۸۲/۰ (۰۰۱/۰= P) اثر مستقیم معناداری بر تعهد زناشویی دارند. همچنین، بین نیازهای بنیادین روانشناختی با نگرش به روابط فرازناشویی با میانجیگری تعهد زناشویی ( ۲۶۱/۰- =β، ۰۵/۰ p< ) و بین تمایزیافتگی خود با نگرش به روابط فرازناشویی با میانجیگری تعهد زناشویی (۲۰۰/۰- =β، ۰۵/۰ p<) از لحاظ آماری معنیدار بود.
نتیجهگیری: این نتایج نشان میدهد که تعهد زناشویی نقش میانجی معناداری در رابطه بین نیازهای بنیادین روانشناختی و تمایز یافتگی خود با نگرش به روابط فرازناشویی در دانشجویان دارد.