زمینه: بروز مکرر مشکلات رفتاری کودکان، میتواند بر تحول کودک تأثیر منفی داشته یا در بلندمدت تسهیلکننده رفتارهای ضد اجتماعی و ارتکاب جرم باشد، امّا مسأله این است که آیا این رفتارها میتواند متأثر از مهارگری شرایط محیطی کودک، توسط مراقبین، باشد؟ هدف: هدف این پژوهش، بررسی اثربخشی کارگاه آموزشی تربیت کودک اندیشمند بر خودکارآمدپنداری والدین و مشکلات رفتاری کودکان بود. این آموزش مبتنی بر رویکرد حلمسأله به شیوه بینفردی است. روش: روش این پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون تک گروهی انجام شده است. یک نمونه ۶۴ نفره (۴۳ مادر و ۲۱ پدر) از والدین دارای کودک پیش دبستانی و دبستانی به روش نمونهگیری در دسترس انتخاب شدند. جلسات کارگاه، هفتهای یک بار در ۹ جلسه ۲ ساعته برگزار گردید. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش عبارت بودند از پرسشنامه مشکلات رفتاری (آیبرگ، ۱۹۷۸) و پرسشنامه خودکارآمد پنداری والدگری (دومکا و همکاران، ۱۹۹۶). یافته ها: یافته ها، فرضیه اثربخشی آموزش تربیت کودک اندیشمند را بر مشکلات رفتاری مورد تأیید قرار داد (۰/۰۱ >p) امّا بر خودکارآمد پنداری والدین اثر معنادار نداشت (۰/۰۵ <p). نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت والدینی که قادر به یافتن روشهای حلمسأله مناسب هستند و گزینههای بین فردی متنوعی را مورد ارزیابی قرار داده و در رفتار خود منعکس میسازند، کودکانی با مهارت حلمسأله بهتر پرورش میدهند.