، malmaliomidevar@gmail.com
چکیده: (157 مشاهده)
زمینه: بررسی مفهوم عدم خشونت در ادبیات فارسی، بهویژه در شعر خراسانی و عراقی، حاکی از ارتباطات عمیق بین اصول انسانی و فرهنگی است. بسیاری از مطالعات به تحلیل ادبیات بهطور کلی پرداختهاند و غالباً ارتباط بین اصول روانشناسی و مضامین ادبی در این زمینه نادیده گرفته شده است. این خلاءهای پژوهشی نشاندهنده نیاز به تحقیقات عمیقتر در این حوزه است تا بتوان از طریق ادبیات به درک بهتری از مسائل اجتماعی و روانشناختی دست یافت.
هدف: هدف این مطالعه بررسی و تحلیل مفهوم عدم خشونت در شعر خراسانی و عراقی بهویژه در آثار رودکی و مولوی و تأثیر آن بر درک اجتماعی و روانشناختی مخاطبان بود.
روش: روش پژوهش حاضر کیفی از نوع تحلیل مضمون است. جامعه این مطالعه شامل اشعار منتخب از دو شاعر برجسته فارسی، رودکی و مولوی، و همچنین نظریات روانشناسان معتبر در زمینه خشم و خشونت بود؛ نمونهگیری به شیوه نمونهگیری هدفمند بود و اشعار منتخب با تأکید بر مضامین مرتبط با عدم خشونت و تحلیلهای انسانی و اجتماعی انتخاب شد. معیارهای انتخاب نمونه شامل غنای محتوایی، تنوع مضامین و تأثیرگذاری اشعار بر تفکر اجتماعی بود. دادهها با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی تحلیل شدند.
یافته ها: یافتههای این مطالعه نشان میدهند که مضامین محبت، همدلی و عدم خشونت در اشعار رودکی و مولوی تأثیرات عمیقی بر نگرشها و رفتارهای اجتماعی دارند. تحلیل دادهها بیانگر این است که این اشعار میتوانند بهعنوان الگوهای مثبت رفتاری عمل کنند و به کاهش خشونت و تنشهای اجتماعی کمک نمایند. همچنین، ارتباط میان محبت و کاهش رفتارهای خشن بهطور خاص در اشعار مولوی مشهود است، که نشاندهنده تأثیر مثبت ادبیات بر رفتارهای انسانی است.
نتیجهگیری: براساس نتایج این مطالعه اینطور استنباط میشود که ادبیات میتواند نقش کلیدی در شکلدهی به فرهنگ صلح و همزیستی ایفا کند. با ترویج ارزشهای انسانی از طریق ادبیات، میتوان به بهبود روابط اجتماعی و کاهش رفتارهای خشن در جوامع کمک کرد. این نتایج بهعنوان مبنایی برای تحقیقات آینده در حوزه ادبیات و روانشناسی اجتماعی قابل استفاده هستند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/12/7 | پذیرش: 1404/2/20
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |