دانشجوی دکتری، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه علامه طباطبایی، تهران، ایران. ، mohammadsistu@yahoo.com
چکیده: (398 مشاهده)
زمینه: خود تأملی و کفایت اجتماعی دوبعدی هستند که در اختلال سلوک در دوران نوجوانی و اختلالات شخصیت در دوران بزرگسالی زمینه را برای مشکلات درون و بین فردی فراهم میکنند.
هدف: این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خود تأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال سلوک انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر، شبه آزمایشی و طرح آن از نوع پیشآزمون- پسآزمون و پیگیری یکماهه با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش را نوجوانان دارای اختلال سلوک 14 الی 17 سال پسر کانون اصلاح و تربیت شهر بجنورد در سال 1402 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 30 نفر از نوجوانان کانون اصلاح و تربیت شهر بجنورد بود که به روش نمونهگیری هدفمند و با توجه به ملاکهای ورود و خروج از مطالعه انتخاب و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایشی و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی 15 جلسه 90 دقیقهای آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی بر من بالغ را دریافت کرد و گروه گواه هیچ مداخلهای دریافت نکرد. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای پرسشنامه خود تأملی و بینش (گرانت و همکاران، 2001) و کفایت اجتماعی (فلنر، 1990) استفاده شد. تجزیهوتحلیل یافتهها با استفاده از نرمافزار SPSS.27 و از طریق آزمون تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر صورت گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس آمیخته با اندازهگیری مکرر نشان داد که آموزش تحلیل رفتار متقابل مبتنی برمن بالغ بر خود تأملی وکفایت اجتماعی نوجوانان دارای اختلال سلوک مؤثر بوده است (05/0 ≥P). همچنین اثر مداخله پس از پیگیری یکماهه حفظ شده است.
نتیجهگیری: با توجه به نتایج غربالگری اختلالات رفتاری در مدارس و بهکارگیری مداخلات چند سطحی مبتنی بر شواهد که متمرکز بر فرد، خانواده و جامعه باشد در پیشگیری و انجام آن در سطح زندانها برای افراد دارای اختلال سلوک در بازتوانی آنها با جامعه اثربخش باشد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/5/16 | پذیرش: 1403/7/20
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |