دانشیار، گروه روانشناسی و آموزش کودکان استثنایی، دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی، دانشگاه تهران، تهران، ایران. ، arjmandnia@ut.ac.ir
چکیده: (796 مشاهده)
زمینه: با توجه به نقش چشم گیر معلمان در شناسایی دانشآموزان با ناتوانی یادگیری ویژه (SLD)، دستیابی به ابزاری معلممحور، بومی و با اعتبار و قابلیت اعتماد مناسب که مبنایی برای مداخلات نیز باشد، ضروری است.
هدف: برای پاسخ به این ضرورت، پژوهش حاضر با هدف استانداردسازی مقیاس تشخیصی - تجویزی ارزیابی ناتوانی یادگیری (مککارنی و هاوس، 2018)، انجام شد.
روش: طرح پژوهش کاربردی، توصیفی - تحلیلی و به لحاظ روششناسی در حیطه ابزارسازی بود. جامعه آماری پژوهش را دانشآموزان پایههای دوم تا پنجم ابتدایی در سال 1401-1400 تشکیل دادند. گروه نمونه هنجار مشتمل بر 596 دانشآموز، به دو روش نمونهگیری تصادفی ساده و هدفمند وگروه نمونه بالینی مشتمل بر 27 دانشآموز دارای SLD، به روش نمونهگیری دردسترس، انتخاب شدند. از پرسشنامه مشکلات یادگیری کلورادو (CLDQ) (ویلکات و همکاران، 2011)، برای اعتبار همزمان استفاده شد.
یافته ها: در تحلیل عامل اکتشافی، ساختاری پنج مؤلفهای و بسیار نزدیک به ساختار نظری مقیاس استخراج شد که برازش خوبی با دادهها نشان داد. ضریب همبستگی بین نمره کل مقیاس حاضر و نمره کل مقیاس CLDQ (0/65) معنادار (0/01 p<) و حاکی از اعتبار همزمان قابل قبول مقیاس بود. تفاوت نمرات در دو گروه هنجار و بالینی نیز، معنادار (0/001 p<) و از نتایج تحلیل رگرسیون خطی چندگانه، معادله پبشبینی عضویت در گروه SLD بدستآمد. ضرایب همسانی درونی مطلوب و در محدوده 0/97 تا 0/99 و همچنین قابلیت اعتماد بازآزمایی با فاصله چهار هفته، بین 0/88 تا 0/97 محاسبه شد.
نتیجهگیری: بر اساس نتایج حاصل، از نسخه فارسی مقیاس ارزیابی ناتوانی یادگیری میتوان، برای تشخیص ناتوانی یادگیری ویژه در دانشآموزان پایههای دوم تا پنجم ابتدایی، به عنوان ابزاری بومی و دارای اعتبار و قابلیت اعتماد مطلوب استفاده کرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1401/6/2 | پذیرش: 1401/8/5 | انتشار: 1402/7/10
بازنشر اطلاعات |
|
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |