دانشجوی دکتری علوم اعصاب، دانشکده علومتربیتی و روانشناسی، دانشگاه تبریز، تبریز، ایران. ، shafaeidr@yahoo.com
چکیده: (931 مشاهده)
زمینه: بر اساس نظریه شخصیت حساسیت به تقویت، تفاوتهای رفتاری افراد در حساسیت به پاداش و اجتناب از تنبیه به عنوان زیربنای تفاوتهای پایدار شخصیتی، خلقی، ذهنی و شناختی است. افراد دارای سیستم بازداری رفتاری در مواجهه با موقعیت تهدیدکننده به دفاع، بازداری و اجتناب روی میآورند. گروه دیگر دارای سیستم فعالسازی رفتاری در جستجوی محرکها و انگیزههای مثبتاند. افراد حساس به پاداش تمایل زیادی به رانندگی، تصمیمگیری و رفتارهای بهداشتی پرخطر دارند. بر این اساس در زمینه استفاده از روشهای نوروفیزیولوژی در تعیین سیستمهای فعالسازی و بازداری رفتاری و احتمالاً ارتباط بین توان آلفا و سیستمهای مغزی رفتاری فعالسازی و مدلی که بتواند نوع سیستم مغزی رفتاری افراد را پیشبینی نماید شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: با توجه به خلاء پژوهشی، این مطالعه با هدف ارائه یک روش نوروفیزیولوژی برای تعیین سیستمهای مغزی رفتاری بر اساس دادههای حاصل از تحلیل الکتروانسفالوگرافی افراد طراحی و اجرا شده است.
روش: این پژوهش یک مطالعه توصیفی از نوع همبستگی است و بر اساس مدلیابی معادلات رگرسیونی انجامشده است. 300 نفر از دانشجویان دانشکده علومتربیتی و روانشناسی دانشگاه تبریز به روش تصادفی با پرسشنامه کارور ورایت (1994) غربالگری شدند. از میان آنها تعداد 15 نفر در گروه فعالسازی و 15 نفر دیگر در گروه بازداری رفتاری قرار گرفتند. معیار انتخاب کسب نمره بیش از یک انحراف استاندارد بالاتر از میانگین در نمره بازداری و فعالسازی بود. ثبت امواج مغزی با آمپلیفایر 19 کاناله نورواسکن بر اساس سیستم بینالمللی 20-10 انجام گرفت. دادههای بهدستآمده با روش تبدیل فوریه کمی گردیده و با آزمونهای تی مستقل و رگرسیون خطی بهوسیله SPSS نسجه 20 مورد تجزیه و تحلیل آماری قرار گرفتند.
یافتهها: تحلیل آماری نتایج حاصل نشان داد میانگین توان آلفا در دو گروه با سیستم مغری رفتاری متفاوت، از لحاظ آماری و در سطح 0/05>p معنیدار است. بعلاوه همبستگی بین توان آلفا و سیستمهای مغزی رفتاری از لحاظ آماری در سطح 0/05>p معنیدار به دست آمد. سپس یک مدل با استفاده از تحلیل رگرسیون برازش داده شد که ضرایب مدل در سطح 0/01>p معنیدار بود.
نتیجهگیری: نتایج پژوهش حاضر حاکی از به دست آمدن یک مدل رگرسیونی خطی است. مدل بهطور معنیداری توانست گروه بازداری رفتاری را از فعالسازی رفتاری تفکیک نماید. مدل حاصل میتواند پس از تأیید شدن با مطالعات مشابه به عنوان ابزار نوروفیزیولوژیکی در مراکز کسبوکار برای تصدی مشاغل همچنین در کلینیکهای مشاوره، رواندرمانی و روانپزشکی مورد استفاده قرار گیرد.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1401/7/25 | پذیرش: 1401/9/27 | انتشار: 1402/5/9
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |