استادیار، گروه روانشناسی بالینی، واحد اندیمشک، دانشگاه آزاد اسلامی، اندیمشک، ایران. ، m_esfahani100@iauandimeshk.ac.ir
چکیده: (1659 مشاهده)
زمینه: ناسازگاری زناشویی با افزایش اضطراب و اجتناب دلبستگی و کاهش صمیمیت عاطفی همراه است که ضرورت زوجدرمانی را افزایش میدهد. باوجوداین، در زمینۀ تأثیر زوجدرمانی متمرکز بر شفقت بر اضطراب دلبستگی، اجتناب دلبستگی و صمیمیت عاطفی در زوجهای ناسازگار، شکاف پژوهشی دیده میشود.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی زوجدرمانی متمرکز بر شفقت بر دلبستگی زناشویی و صمیمیت عاطفی زوج های ناسازگار انجام شد.
روش: این پژوهش از نوع طرح پیشآزمون - پسآزمون همراه با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل تمامی زوجهای ناسازگار مراجعه کننده به مراکز مشاوره و خدمات روانشناختی سیفا، بهین و همراز شهر خرمآباد در سال 1402 بودند. نمونهای به تعداد 20 زوج با روش نمونهگیری هدفمند در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. سنجش زوجها بر اساس پرسشنامه سبکهای دلبستگی همسران (کیان زاده، 1388) و پرسشنامه ارزیابی شخصی صمیمیت در روابط (شفر و اولسون، 1981) در دو مرحله پیشآزمون و پسآزمون در هر دو گروه انجام شد. گروه آزمایش زوجدرمانی متمرکز بر شفقت را طی 8 جلسه 60 دقیقهای دریافت کردند. برای تحلیل دادهها از آزمون تحلیل کوواریانس و نرمافزار SPSS نسخه 27 استفاده شد.
یافتهها: یافتههای پژوهش حاضر نشان داد زوجدرمانی متمرکز بر شفقت بر کاهش اضطراب دلبستگی و اجتناب دلبستگی و نیز افزایش صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار مؤثر بود (0/01p<).
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای بهدستآمده زوجدرمانی متمرکز بر شفقت با تأکید بر همدلی و شفقت با خود و همسر، تعامل مبتنی بر شفقت با همسر، مواجهه مبتنی بر حل مسئله با چالشها و مشکلات زناشویی، پذیرش خویشتن و همسر با همه نقاط قوت و ضعف و کلام و رفتار مشفقانه موجب بهبود اضطراب دلبستگی، اجتناب دلبستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار میشود. بنابراین میتوان از زوجدرمانی متمرکز بر شفقت برای بهبود اضطراب دلبستگی، اجتناب دلبستگی و صمیمیت عاطفی زوجین ناسازگار استفاده کرد. در قسمت نتیجهگیری طبق نظر داور محترم و بر اساس رویه موجود در آخرین مقالههای چاپشده مجله به مهمترین کاربرد مبتنی بر یافتههای بهدستآمده اشاره شده است.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/8/2 | پذیرش: 1402/10/5 | انتشار: 1402/12/15
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |