گروه زبان و ادبیات فارسی، دانشگاه آزاد اسلامی واحد اراک، اراک، ایران ، Sh_Hekmat@gmail.com
چکیده: (12 مشاهده)
زمینه: گلستان سعدی به عنوان یکی از شاهکارهای تعلیمی ادبیات فارسی، همواره از منظرهای گوناگون بررسی شده است. با این حال، علیرغم اهمیت کهنالگوها در روانشناسی تحلیلی یونگ برای درک لایههای عمیق متون ادبی، جایگاه و کارکرد کهنالگوی «آنیما» در حکایات منثور این اثر مغفول مانده است. این پژوهش با هدف پر کردن این خلأ تحقیقی و اثبات نوآوری در این حوزه انجام شده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی آنیما در گلستان سعدی بر اساس روان شناسی تحلیلی یونگ انجام گرفت.
روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و بر مبنای تحلیل محتوای کیفی به انجام رسیده است. دادهها از طریق مطالعات کتابخانهای و با بررسی مستقیم حکایات منتخب از گلستان که در آنها ردپای آنیما مشهود است، گردآوری و بر اساس مبانی نظری روانشناسی تحلیلی یونگ تحلیل شدهاند.
یافته ها: یافتهها نشان میدهد که آنیما در گلستان صرفاً یک تصویر زنانه نیست، بلکه نیرویی روانی و پویا با دو چهره متضاد است: از یک سو، در وجه منفی خود به صورت نیرویی اغواگر و ویرانگر ظاهر میشود که شخصیتها را به ورطه سقوط روانی میکشاند (آنیمای منفی)؛ و از سوی دیگر، در وجه مثبت خود به عنوان منبع الهام، ایثار و راهنمای رسیدن به تمامیت روانی و فردیّت عمل میکند (آنیمای مثبت). این پژوهش همچنین نشان داد که جدال میان این نیروی ناهشیار و ساختارهای خودآگاه (چون عقل و تقوی) یکی از محورهای اصلی روانشناختی در حکایات است و تجلی آنیما تنها به شخصیتهای انسانی محدود نشده و در نمادهای طبیعت (مانند آب و باغ) نیز بازتاب یافته است.
نتیجهگیری: نتیجهگیری میشود که تحلیل گلستان از منظر کهنالگوی آنیما، بعدی نوین و روانشناختی به حکایات تعلیمی سعدی میافزاید. این رویکرد نشان میدهد که سعدی نه تنها یک حکیم و آموزگار اخلاق، بلکه یک روانشناس ژرفنگر بوده که به خوبی از تأثیر نیروهای ناهشیار بر سرنوشت انسان آگاهی داشته است. این پژوهش با آشکار ساختن این لایه پنهان در نثر سعدی، به درک عمیقتری از پیچیدگیهای شخصیتپردازی در این شاهکار ادبی کمک میکند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1404/4/7 | پذیرش: 1404/6/10 | انتشار: 1405/1/1
| بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |