دانشجوی دکتری مشاوره گروه مشاوره دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه خوارزمی تهران ایران ، f.poyesh@gmail.com
چکیده: (2714 مشاهده)
زمینه: ازدواج یک رسم معمول و عرف برای تشکیل رابطهای در تعهد انحصار عاطفی و جنسی بین زوج است. در حالیکه امروزه در موارد بسیاری، شاهد آسیب دیدن سلامت خانواده و جامعه، با شکسته شدن این تعهد و رخدادن خیانت زناشویی هستیم. لذا شناسایی عمیق عوامل سببساز این پدیده، جهت پیشگیری، امری ضروری است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، شناسایی عوامل زمینهساز گرایش افراد به خیانت زناشویی، بهمنظور پیشگیری از بروز این آسیب در خانوادهها است.
روش: پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و روش نظریۀ زمینهای انجام گرفت. جامعۀ مورد مطالعه، شامل تمامی مردان و زنان متأهل ساکن شهر تهران بود که مرتکب خیانت زناشویی شده و در سالهای 96 تا 99 به مراکز مشاورۀ استادروزبه، راهنو، پرند و مهرآیین مراجعه نموده بودند. مشارکتکنندگان، 11 مرد و 10 زن دارای معیارهای ورود بودند که به شیوۀ هدفمند انتخاب شدند. ابزار این پژوهش، مصاحبۀ عمیق نیمهساختاریافته بود. تحلیل دادهها به روش سهمرحلهای اشتراوس و کربین (1990) انجام شد.
یافتهها: از تجزیه تحلیل دادهها در مرحلۀ کدگذاری باز، دو دسته مقولۀ اصلی شامل: شرایط علی (فردی - شخصیتی، فردی - خانوادگی، زوجی - رابطهای)؛ شرایط بافتاری (جامعه، شغلی، فضای مجازی) و یک دسته مقولۀ فرعی شامل: شرایط مداخلهگر (دوستان، پول، قدرت و کشف ویژگیهای مثبت خود) و ازکدگذاری محوری: مقولۀ (نیازها) و از کدگذاری گزینشی، سه طبقۀ اصلی (عوامل مستعدکننده، نگهدارنده و پاسخدهنده) حاصل شد.
نتیجهگیری: زنان و مردان خیانتکار، تحت تأثیر مقولات اصلی و فرعی ذکرشده، حول محور نیازها، به خیانت زناشویی گرایش پیدا میکردند و با راهبردهایی کارآمد، باعث پیامدهایی مفید مثل حفظ آشیانه و با راهبردهایی ناکارآمد باعث پیامدهایی مضر مثل طلاق میشدند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1399/9/18 | پذیرش: 1399/11/10 | انتشار: 1400/11/1
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |