استادیار، گروه روانشناسی، دانشکده روانشناسی، واحد آستارا، دانشگاه آزاد اسلامی، گیلان، ایران. ، S.t.taghiloo@iau-astara.ac.ir
چکیده: (1235 مشاهده)
زمینه: سندرم ضربه عشقی یکی از سختترین و فراگیرترین تجربهها در زندگی افراد است که ابرازگری هیجان را در افراد دچار مشکل می کند. پژوهشهای متعدد نشان میدهد درمان هیجانمدار بر آسیبهای هیجانی مؤثر است اما تاکنون پژوهشی مبتنی بر کاربرد هنر در کنار درمانهای مبتنی بر هیجان و تجربهگرا انجام نشده است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان هیجانمدار با کاربرد هنر و درمان هیجانمدار بر ابرازگری هیجان افراد با سندرم ضربه عشقی، انجام شد.
روش: طرح این پژوهش نیمهآزمایشی و از نوع پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری سه ماهه با گروه کنترل بود. جامعه پژوهش حاضر مراجعهکنندگان 25 تا 45 ساله با سندرم ضربه عشقی به کلینیکهای روانشناختی منطقه 2 شهر تهران بود که از بین آنها 51 نفر به روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و بهصورت تصادفی در سه گروه 17 نفری (دو گروه آزمایش و یک گروه کنترل) جایگزین شدند. ابزار سنجش این پژوهش سیاهه ضربه عشق راس (1999) و پرسشنامه ابرازگری هیجانی کینگ و امونز (1990) بود. برای گروه اول درمان هیجانمدار با کاربرد هنر و گروه دوم درمان هیجانمدار گرینبرگ در 12 جلسه 90 دقیقهای اجرا شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از روش تحلیل واریانس اندازهگیری مکرر استفاده شد.
یافته ها: نتایج حاکی از آن بود که درمان هیجانمدار با کاربرد هنر و درمان هیجانمدار منجر به افزایش ابرازگری هیجانی در مراحل پسآزمون و پیگیری شده است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد درمان هیجانمدار با کاربرد هنر بر افزایش ابراز هیجان مثبت، صمیمیت و ابراز هیجان منفی مؤثرتر از درمان هیجانمدار است (0/05>p).
نتیجهگیری: با توجه به نتایج به دست آمده این نتیجه حاصل میگردد که هنر به عنوان کاتالیزوری در کنار درمان هیجانمدار از طریق باز کردن نیمکره راست، رسیدن به هسته اساسی تروما، ابرازگری سالم هیجانهای مثبت و منفی و پذیرش احساسات منجر به اثربخشی بیشتر درمان هیجانمدار شده است. اجرای این درمان در گروههای دیگر و با نمونههای بیشتر پیشنهاد میشود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1401/7/22 | پذیرش: 1401/9/30 | انتشار: 1402/5/1
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |