استاد، گروه علوم تربیتی و روانشناسی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه تربیت دبیر شهید رجایی، تهران، ایران. ، Alireza_assareh@sru.ac.ir
چکیده: (284 مشاهده)
زمینه: تفکر انتقادی را هنر تجزیه و تحلیل و ارزیابی تفکر همراه با بررسی برای اصلاح آن تعریف میکنند. پرورش تفکر انتقادی یکی از نیازهای اساسی زندگی بشر برای تصمیمگیری، انتخاب و شناخت عمیق نسبت به مسائل مختلف است. در مورد نقش احتمالی سواد تحلیلی و سواد رایانهای در پیش بینی تفکر انتقادی با توجه به متغیر جنسیت، شکاف پژوهشی وجود دارد.
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیشبینی تفکر انتقادی از طریق سوادهای رایانه ای و تحلیلی با نقش تعدیل کننده جنسیت در دانشآموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان انجام شد.
روش: روش پژوهش توصیفی از نوع همبستگی، و جامعه آماری شامل تمامی دانشآموزان دوره دوم متوسطه استان گیلان در نیمسال اول سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه آماری شامل 384 نفر (191 دختر و 193 پسر) بود که به روش تصادفی و به صورت حضوری و مجازی انتخاب شدند. ابزارهای جمعآوری اطلاعات شامل پرسشنامه تفکر انتقادی (ریکتس، 2003)، پرسشنامههای محقق ساخته سواد رایانهای و سواد تحلیلی بود. دادهها با استفاده از آمارههای رگرسیون سلسله مراتبی، رگرسیون چندمتغیری و آزمون Z و با بهره گیری از نرمافزار SPSS26 مورد تحلیل قرار گرفت و برای آزمون فرضیهها سطح معناداری 0/05 در نظر گرفته شد.
یافته ها: نتایج نشان داد اثر سواد تحلیلی و سواد رایانهای بر تفکر انتقادی دانشآموزان مثبت و معنی دار است و 43 درصد از تغییرات آن را تبیین می کنند. همچنین روابط چندگانه سواد تحلیلی و سواد رایانهای با تفکر انتقادی در دانش آموزان پسر قوی تر از دختران بوده است.
نتیجهگیری: با توجه به یافتههای به دست آمده، به نظر میرسد تفکر انتقادی در دانشآموزان میتواند به واسطۀ متغیرهای سواد تحلیلی و سواد رایانهای با توجه به نقش جنسیت، پیش بینی شود.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1402/4/2 | پذیرش: 1402/10/10 | انتشار: 1402/9/29
بازنشر اطلاعات |
|
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |