استادیار، گروه روانشناسی بالینی و سلامت، واحد اراک، دانشگاه آزاد اسلامی، اراک، ایران. ، shadim1389@gmail.com
چکیده: (5 مشاهده)
زمینه: بیماران مبتلا به دیابت نوع دو اغلب با چالشهای روانشناختی مانند اجتناب شناختی و نشخوار فکری مواجه هستند که میتوانند مدیریت بیماری را دشوارتر کنند. آموزش درمان مبتنی بر شفقت (CFT) به عنوان یک رویکرد روانشناختی نوظهور، پتانسیل کاهش این مشکلات را دارد. با این حال، مطالعات محدودی به بررسی اثربخشی این روش در بیماران دیابتی پرداختهاند، که نشاندهنده شکاف پژوهشی در این حوزه است.
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی آموزش درمان مبتنی بر شفقت بر اجتناب شناختی و نشخوار فکری در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شهر اراک انجام شد.
روش: روش پژوهش حاضر نیمهآزمایشی از نوع پیشآزمون، پسآزمون با گروه گواه و پیگیری یک ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 (غیر وابسته به انسولین) شهر اراک در مهر ماه سال 1401 بود که تعداد 40 نفر از بیماران، به شیوه نمونهگیری هدفمند، انتخاب شده و بهصورت تصادفی در دو گروه آزمایش (20 N=) و گواه (20 N=) گمارش شدند. ابزار گردآوری دادهها پرسشنامه نشخوار فکری (نولن- هوکسیما و مارو، 1991) و اجتناب شناختی (سکستون و داگاس، 2008) بود. برای گروه آزمایش، درمان مبتنی بر شفقت بهصورت هشت جلسه گروهی هفتهای دوبار به مدت 80 دقیقه برگزار شد و گروه گواه، مداخلهای دریافت نکرد. در این پژوهش، جهت تحلیل دادهها، از تحلیل واریانس با اندازهگیری مکرر در نرمافزار SPSS نسخه 25 استفاده شد.
یافتهها: یافتههای مطالعه حاضر نشان داد که آموزش درمان مبتنی بر شفقت به طور معناداری باعث کاهش اجتناب شناختی (05/0 P<) و نشخوار فکری (05/0 P<) در بیماران مبتلا به دیابت نوع دو شد. همچنین، این بهبودی در دوره پیگیری نیز پایدار و معنادار بود (05/0 P<).
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه حاکی از آن است که آموزش درمان مبتنی بر شفقت میتواند به عنوان یک مداخله مؤثر در کاهش مشکلات روانشناختی بیماران دیابتی مورد استفاده قرار گیرد. این رویکرد میتواند در برنامههای مراقبت جامع دیابت ادغام شود تا به بهبود کیفیت زندگی و مدیریت بهتر بیماری کمک کند.
نوع مطالعه:
پژوهشي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1403/10/23 | پذیرش: 1403/12/25
بازنشر اطلاعات |
 |
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |