استاد، گروه مشاوره، دانشکده علوم تربیتی و روان شناسی، دانشگاه اصفهان، اصفهان، ایران (نویسنده مسئول). ، M.r.abedi@edu.ui.ac.ir
چکیده: (1391 مشاهده)
زمینه: در دنیایی که پدیدۀ شغل زدایی به سرعت در حال گسترش است، تمایل به سرمایهگذاریهای مداوم در مسیر شغلی متنوع که منجر به صرفه جویی در سرمایههای انسانی، اجتماعی و روانشناختی افراد خواهد داشت امری ضروری است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر، مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و مشاوره مبتنی بر رویکرد برساختگرایی بر جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی یک شرکت صنعتی بود.
روش: روش پژوهش کنونی آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل کلیه کارکنان پیمانی نیروگاه حرارتی شهرستان شازند بودکه 36 نفر از آن ها به شیوۀ نمونه گیری تصادفی انتخاب و با گمارش تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه (هر گروه 12 نفر) قرار گرفتند. گروه های آزمایش، طی هشت جلسه بصورت هفتگی، تحت آموزش مبتنی بر تعهد و پذیرش (ACT) و نیز آموزش مبتنی بر رویکرد برساختگرایی قرار گرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش مسیر شغلی متنوع (PCAS) گردآوری و از طریق تحلیل واریانس و آزمون مقایسۀ زوجی بن فرونی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که هم آموزش مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT) و هم آموزش مبتنی بر رویکرد برساختگرایی در شکل گیری جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان پیمانی در خرده مقیاس های خودجهت دهی مدیریت مسیر شغلی (42/61 =F و 0/001 ) و برانگیختگی ارزشی (39/78 =F و 0/001 <P) اثر معنادار دارد. همچنین، تفاوت معناداری بین دو نوع مداخله وجود ندارد.
نتیجهگیری: از یافته های این پژوهش نتیجه گرفته می شود که هر دو نوع آموزش بسته به شرایط می تواند توسط سازمان ها و صنایع جهت افزایش جهت گیری مسیر شغلی متنوع کارکنان مورد استفاده قرار گیرد.
نوع مطالعه:
كاربردي |
موضوع مقاله:
تخصصي دریافت: 1400/11/7 | پذیرش: 1401/6/10 | انتشار: 1401/6/13
بازنشر اطلاعات |
|
این مقاله تحت شرایط مجوز کرییتیو کامنز (CC BY-NC-ND) قابل بازنشر است. |